دانشگاه عامل اصلی توسعه هر کشور است. هر تغییر اجتماعی از دانشگاه آغاز می شود، دانشگاه خط شروع مسیر بالندگی یک جامعه مدرن است. مهد علم و دانش و بستر پیشرفت و حرکت رو به جلو.
دانشگاه آزاد اسلامی در گذشته یکی از مظاهر کارآفرینی دانشگاهی در کشور به شمار می آمد. روزگاری که جمعیت جوان ایران با هزار آرزو و امید در آن به تحصيل پرداختند. جوانان آن نسل که البته بسیاری از آن ها جذب بازار کار شدند. اما در حال حاضر وضعیت دانشگاه آزاد چندان مطلوب نیست. ذینفعان این دانشگاه شامل دانشجو، استاد و کارکنان هیچ کدام از وضعیت فعلی چندان راضی نیستند. شاید عجیب به نظر برسد اما واحدهای مختلف دانشگاه آزاد سال هاست حق التدریس مدرسان غیر هیئت علمی خود را پرداخت نکرده اند! تدریس رایگان کلاس های دانشگاهی آیا با کیفیت و منطقی به نظر می رسد؟ این موضوع باعث نارضایتی بسیار زیاد اساتید مدعو و هیئت علمی وابسته این دانشگاه شده است. جوانان تحصیل کرده و فارغ التحصیلان مقطع دکتری تخصصی که با هزار آرزو و امید و دغدغه علمی وارد دانشگاه برای تحصیل شدند و پس از آن به شغل شریف تدریس در دانشگاه مشغول شدند. آیا واقعا شان یک جوان تحصیل کرده در مقطع دکتری این برخورد ناعادلانه و غیرمنصفانه است؟ آیا سازمان تامین اجتماعی تاکنون در خصوص بیمه اساتید مدعو از این دانشگاه بازرسی به عمل آورده است؟ اگر این موضوع صورت پذیرفته نتیجه آن چه شد؟
تدریس در دانشگاه بیشتر یک عشق و علاقه است. یک مسئولیت اجتماعی و علمی، اما آیا دانشگاه مذکور آتیه و زندگی این جوانان تحصیل کرده را در نظر نمی گیرد؟ متاسفانه بسیاری از اساتید مذکور فاقد شغل و منبع درآمد دیگر هستند و این موضوع زندگی این عزیزان آبرومند را به بحران های بزرگی دچار کرده است.
آیا کیفیت تدریس در این دانشگاه همانند گذشته است؟ آیا همچون گذشته در خصوص پایان نامه های مقطع ارشد و دکتری سخت گیری و نظارت می شود؟ خروجی این پایان نامه ها و پژوهش های کاربردی و بنیادین کجاست؟ دفاتر و مغازه های خیابان انقلاب تهران دقیقا برای چه کسانی پایان نامه می نویسند؟ سوالاتی که پاسخ به آن ها قطعا بر تردیدهای جامعه دانشگاهی کشور خواهد افزود. لازم است دانشگاه آزاد در ابتدا به وعده های حداقلی خود در خصوص صدور حکم برای اساتید مدعو و هیئت علمی وابسته و پرداخت حقوق ایشان فورا عمل نماید.