ترامپ دو گزینه بیشتر ندارد. گزینه نخست، استراتژی صلح است، ترامپ هم در دور قبلی ثابت کرد و هم در دور فعلی در جریان کارزارهای انتخاباتی، تاکید داشت که «من نه در دور اول جنگیده ام و نه در دور دومم قصد جنگ دارم و نه تنها نمیجنگم، بلکه همین جنگهای موجود را هم به سرعت پایان میدهم. حتی قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید، صحبتهایی درباره آتش بس در غزه و لبنان مطرح شده است و این ایده وجود دارد که اگر نتانیاهو نمیتواند دو جنگ را تمام کند، حداقل یکی از جنگها را تمام کند. در رابطه با روسیه نیز همینطور است و تماسهایی از سوی ترامپ با زلنسکی انجام شده، حتی گفته شد که ایلان ماسک با مقامهای ایران نیز تماسهایی گرفته، هرچند این خبر تکذیب شد، اما هنوز به وضوح روشن نشده است که ماجرا چه بود. طرف ایرانی این دیدار را تکذیب کرد، اما طرف آمریکایی این موضوع را تکذیب نکرده است و نه تنها تکذیب نکرده، بلکه رسانههای نزدیک به دولت ترامپ و جمهوریخواهان از جمله فاکس نیوز اعلام کردند که ایلان ماسک دو شرط برای توافق با ایران تعیین کرده است.
حتی همین ادعای تایید نشده، مشخص میکند که آمریکاییها به تدریج میخواهند نشان دهند که این ملاقات صورت گرفته است. اعلام این موضوع از سوی فاکس نیوز بسیار معنادار است. البته باید دید در روزهای آتی، آمریکاییها به شکل رسمیتر این ملاقات را تایید میکنند یا تکذیب. این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که ملاقات ایلان ماسک با مقامهای روسیه از سوی آمریکاییها تکذیب شد، اما در رابطه با ایران این اتفاق رخ نداد. سیاست ترامپ در سناریو اول این است که بتواند با ایران به توافقی دست پیدا کرده و منطقه به سمت آرامش برود. با ایجاد آرامش در منطقه ترامپ هم به منافع خود خواهد رسید. سناریو دوم این است که اگر نتواند توافق کند، وزرا و مسئولان تندرویی که در وزارت خارجه و به عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب کرده فعالتر شوند؛ بنابراین فاز یا گام دوم سناریوی ترامپ، سپردن کار به وزرا، بعد از شکست مذاکره است.
در گام دوم اجرای سیاستهای ترامپ، اعمال یک تحریم گسترده، به ویژه در حوزه صدور نفت میتواند از سوی ترامپ اجرایی شود و ما نمیتوانیم احتمالات را نادیده بگیریم. ایران، اما یک گام هوشمندانه برداشته و مدام اعلام میکند که ما آماده مذاکره با دولت جدید ایالات متحده هستیم و این موضوع را هم آقای عراقچی و هم برخی از نمایندههای کمیسیون سیاست خارجی اعلام کرده اند و حدس زده میشود که برخی از مقامات در سطح بالا جلسه داشته اند و تصمیم گرفته اند که اگر ایالات متحده و دولت ترامپ چراغ سبز نشان دهد و آمادگی داشته باشد که در مذاکرات، منافع ایران را هم در نظر بگیرد، طرف ایرانی نیز چراغ سبز نشان دهد و مذاکرات آغاز شود. معتقدم اگر مذاکرات انجام شود، بتوانند به نتیجه برسند. به ویژه با توجه به این که احتمال این که در یکی دو هفته آینده در لبنان آتش بس انجام شود، وجود دارد. این آتش بس میتواند به گفتگوهای ایران و آمریکا نیز کمک کند.
همه اینها در شرایطی است که ترامپ ترجیح میدهد مذاکرات مستقیم و در سطح بالا انجام شود. او میخواهد خود با رئیس جمهور ایران تماس و گفتگو داشته باشد. چرا که خصلت ترامپ این است که دوست دارد هر موفقیتی را به اسم خود ثبت کند؛ بنابراین اگر مذاکرات سطح پایینتر بتواند پیشرفت داشته باشد، شاید طرف ایرانی به مرحلهای برود که در سطح بالاتر بتواند توافقاتی را انجام دهد.