در اعصار مختلف ، بشر برای اطلاع رسانی به سایر کسانی که به نوعی در هدف مشترک شان دخیل بودند از امکانات مختلفی از قبیل صدا و دود و … استفاده کرده است. انسان با گذر زمان به این نتیجه رسید که دیگر زمان فائق آمدن بر عنصر زمان و کوتاه کردن مکان به عنوان عوامل مانع ارتباط سریع مستقیم میان انسان ها رسیده است.
از زمانی که پیام های انسانی توسط قاصد ها و کبوتران منتقل میشد تا پیدایش وسایل ارتباطی و ظهور تلگراف و بیسیم و سرانجام عصر امواج ، نقشه ای است از مراحل تاریخی پیروز آمدن انسان بر موانع زمان و مکان و به نوعی تاریخ رسانههای ارتباط جمعی که امروز شاهد آن هستیم. پرتاب نخستین ماهواره به فضا شادی ها و نگرانی های همزمانی را در بشر برانگیخت، شادی از این جهت که آرزوی دیرین انسان برای دستیابی به آسمان پر رمز و راز، جامه عمل و تحقق پوشید و دروازه های دنیایی شگفت و بس پهناور به روی او گشود و به بلندپروازی و فزونیخواهی همیشگی فرزند آدم نوید داد که با بهره مندی از منابع ناشناخته و احتمالا موجود در سیارات و ستارگان دیگر بتواند بر کمبودها و کمیابی منابع زمین و بر مصائب جهان فائق آید.
در پس این شادی ها ، نگرانیها هم کم نبود، نگرانی از این که بازآدمیان فرصتها را به تهدید ها تبدیل کنند و از یافتههای جدید بافته هایی شوم پدید آورند که زندگی بشر و موجودیتش را به مخاطره بیندازد .
این دلهره، به ویژه آنگاه جدّی تر شد که پایان جنگ جهانی دوم پایان جنگ جهانی نبود آغاز جنگی دیگر اما به شکلی متفاوت بود. جنگ سرد با عنصر تبلیغات ، بازیگران عرصه سیاست در جهان دو قطبی هر یک میکوشید با اشاره به توانمندی های تکنولوژیکی و تسلیحات ویرانگر خویش قدرت مانور و فزونی قدرت را از طرف مقابل گرفته و نتیجه را از پیش به سود خود اعلام کند. به بیانی دیگر عنصر تکنولوژی و در اختیار داشتن فناوری یک عامل برتری بود.
تلاش برای دستیابی به فناوری هایی که نه فقط ابزار جنگی که در اشکال مختلفی بودند بطور مثال اینترنت که ابتدا شبکه ای بود برای برقراری ارتباط بین نیروهای امنیتی در آمریکا. امروز هم نظم جوامع بشری بر این فلسفه مبتنی است. قدرت دولتها در ارتباط مستقیم با درجه بهره مندی از فناوری قرار دارد . به گفته بسیاری از اندیشمندان عرصه ارتباطات و علوم اجتماعی، چهره ی قرن بیست و یکم و شیوه ی زندگی انسان این دوره در نتیجه ی انقلابی که در عرصه تکنولوژی ارتباطات پدیدار گشته است دگرگون خواهد شد و نقطه عطفی در تاریخ تکامل جوامع انسانی خواهد بود به گونه ای که باید گفت جهانی متفاوت با آنچه که امروز میشناسیم و در آن زندگی می کنیم، در حال شکل گیری است .
پیشگامان شکل دادن به دنیای آینده مدت هاست که به زندگی ما راه یافتهاند، ماهواره های بینالمللی که برنامههای آن ها به طور مستقیم از طریق گیرنده های خانگی دریافت می شوند و دنیا را به خانه ها آورده اند، گسترش ارتباطات مجازی و همچنین تسخیر شدگی بخش اعظمی از جهان واقعی توسط دنیای سایبری، آبستن دگرگونی های مهمی هستند، که در جوامع کشورهای به اصطلاح جهان سومی و رو به توسعه، اهمیت بیشتری نیز دارند که نه فقط دولتمردان بلکه همه ما باید درباره اش بیندیشیم و خود ، جامعه، سیاست ، اقتصاد و فرهنگ مان را در مواجه با این پدیده جهان شمول باز تعریف کرده و جایگاهمان را در این دنیای مجازی ولی واقعی مشخص نماییم.بی وقفه باید گفت که این باز تعریف، نه به تسلیم در برابر قوه قاهره فناوری و صنعت پیشرفته ارتباطات تاکید دارد و نه به تجویز سیاست اجتناب و ترس و انزوا توصیه می کند. ماهواره، اینترنت و سایر فناوریهای ارتباطی واقعیتهای هستند که ناگزیر از پذیرش آنهاییم که برگشت به عصر ماقبل آنها نیز دیگر نه ممکن و نه این آرزوی برگشت به قبل عقلانی ست. این نیز باید مدنظر قرار بگیرد که به رسمیت شناختن یک واقعیت ، هیچ ملازمهای با بهت زدگی و تسلیم ندارد و به منظور ناگزیر بودن تسلیم در مواجهه با هجوم فرهنگ های بیگانه و گرفتار حالت خودباختگی شدن نیست بلکه برعکس بجای انفعال تاکید بر حضوری فعال در این عرصه است. ظهور این رسانههای قدرتمند نه تنها نباید تهدید تلقی شود که می تواند به فرصت تبدیل گردد.
بطور مثال در کنار همهی تهدید هایی که میتوان از ماهواره تصور کرد، فرصتهای فراوانی نیز قابل بهره برداری است که این فرصتها اجازه قهر با این پدیده مهم را به خردمندان نمیدهد. ما نیز مانند ملتهای دیگر باید با تقویت بنیان های فرهنگی و اجتماعی، بیش از آن که به محدودیت بیندیشیم، مصونیت را هدف بگیریم، به ویژه آن که باورهای عمیق دینی و پیشینه تاریخی و ملی در کشور ما گنجینه ای تمام ناشدنی و مؤثر در دست سیاستگذاران فرهنگی است.
این موضوع گسترده تر از آن است که در یک مطلب بدان پرداخته شود. به همین خاطر در مجالی دیگر در شماره های بعدی در خدمت مخاطبان محترم و محترمه خواهیم بود.