بهار- سوءمدیریت منابع آب، کشاورزی ناکارآمد و بیتوجهی به اخطارهای مکرر طبیعت، زنگ خطر ویرانی خانهای به نام ایران را به صدا درآورده است. آیا وقت آن نرسیده که هشدار زمین را پیش از آنکه فقط نامی از خانهها و دشتها بماند، جدی بگیریم؟
گاهی بحرانها آرام و بیصدا، همچون ترکهای نامحسوس روی دیوار یک خانه، آغاز میشوند؛ خانه شاید بارها و بارها با زبان همین ترکها هشدار بدهد، اما ساکنانش تا روز فروریزی به آنها بیتوجه میمانند.
بحران اما تنها به دیوار خانههایی با شکافهای عمیق محدود نمیماند؛ کافی است به جادههای کج شده، دشتهای شکاف خورده و بناهای تاریخی ترکبرداشته در قلب اصفهان و فارس و کرمان بنگریم تا عمق ماجرا را دریابیم.
برخی از این شکافها، دیگر فقط نماد یک هشدار نیستند بلکه نشانه ویرانی تدریجی زیرساختهای اساسی، راهها، خطوط انتقال آب و گاز، شریانهای حمل و نقل و حتی امنیت غذایی ما هستند.
فرونشست، زخم خاموشی است که هر روز بر پیکر این سرزمین گستردهتر میشود؛ زخمهایی که حالا کشاورزی را در بسیاری از مناطق مختل کرده و حتی آثار باستانی را در معرض نابودی قرار داده است. اگر امروز نیز همچنان بیتفاوت به این نشانهها و آمارهای تکاندهنده بمانیم، فردا ممکن است مجبور شویم با حسرت، نام بسیاری از دشتها و شهرهایمان را تنها در صفحات کتابهای تاریخ بجوییم.امروز زمین ایران نیز با زبان شکافها و فرونشستها با ما سخن میگوید؛ از دشتهای زرخیز تا قلب تاریخی اصفهان و از جادههای تهران تا مزارع کرمان، نشانههای بحران هر روز آشکارتر میشود. با این همه، هشدارهای طبیعت و دانش کارشناسان اگر به تصمیمات عملی نینجامد، پایان این مسیر چیزی جز فروریختن خانهای به نام ایران نخواهد بود.
هشدار جدی برای آینده کشاورزی و ضرورت تغییر مدل آبیاری در ایران
در مقالهای مشترک که عباس کشاورز رئیس انجمن علمی آبیاری و زهکشی ایران و هدی کهریزی رئیس گروه آب و محیط زیست مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی منتشر کردهاند، تاکید شده است که بحران فرونشست زمین در ایران، یکی از جدیترین خطرات پیشروی کشاورزی و زیرساختهای کشور است و به طور مستقیم از توسعه ناپایدار و مدیریت غلط منابع آب ناشی میشود.
بر اساس این مقاله، بیش از ۶۹ درصد دشتهای کشور ۴۲۳ دشت از ۶۰۹ دشت ایران، در وضعیت ممنوعه یا ممنوعه بحرانی قرار دارند و تعداد چاههای کشاورزی ظرف چهار دهه اخیر از ۴۷ هزار به بیش از یک میلیون حلقه افزایش یافته که نزدیک به نیمی از آنها فاقد مجوز است. این وضعیت باعث شده میزان اضافهبرداشت آب زیرزمینی به رقمی بین ۱۴۵ تا ۳۵۰ میلیارد مترمکعب برسد.نویسندگان معتقدند گسترش کشاورزی بر پایه افزایش سطح زیرکشت و مصرف بیرویه آب، کنار گذاشتن شیوههای سنتی و بومی مدیریت آب همچون قنات و فشارهای سیاسی برای توسعه کمی، زمینهساز بحران کنونی شده است.
زنگ خطر برای کشاورزی و امنیت سرزمین
علی بیتاللهی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، با هشدار نسبت به شدت بحران فرونشست زمین در ایران تاکید دارد: کشور ما هماکنون با رتبه سوم جهانی از نظر شدت بحران فرونشست روبهروست و این موضوع مستقیماً ناشی از مدیریت نادرست منابع آب و الگوی ناپایدار توسعه کشاورزی است.وی میافزاید: در حالیکه ۹۰ درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی صورت میگیرد، عمده این آب با روشهای سنتی و کمبازده مانند آبیاری غرقابی، برای محصولاتی چون برنج و هندوانه حتی در مناطق بحرانزده استفاده میشود. این رویه، زمینهساز برداشتهای اضافه از آب زیرزمینی و گسترش فرونشست در سراسر کشور شده است.
این استاد دانشگاه این آمار را هم اعلام می کند که تاکنون بین ۱۴۵ تا ۳۵۰ میلیارد مترمکعب آب زیرزمینی در ایران اضافه برداشت شده و تعداد چاههای فعال از حدود ۴۷ هزار حلقه در دهه ۵۰ به بیش از یک میلیون حلقه رسیده که بیش از ۴۵ درصد آنان فاقد مجوز است. نتیجه این روند، بحرانی شدن ۶۹ درصد دشتهای کشور و به خطر افتادن زیرساختها، معیشت و حتی آثار تاریخی از جمله میدان نقش جهان در اصفهان و مجموعه تخت جمشید در فارس است.
بیتاللهی تاکید دارد: فرونشست زمین، پیامد مستقیم کشاورزی پرمصرف و سوءمدیریت منابع آب است و نمیتوان کاهش حدود ۵۰ تا ۶۰ درصدی منابع آب زیرزمینی را فقط به حساب کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی بارندگی گذاشت.وی هشدار میدهد: اگر اصلاحات فوری در بخش آب و کشاورزی صورت نگیرد، بسیاری از دشتها و روستاها و آثار تاریخی کشور تنها نامی در کتابهای تاریخ باقی خواهند ماند.
امروز ترک دیوار خانهها آغاز بحران است؛ پایان آن اما میتواند ویرانی تدریجی سرزمین باشد.