مرتضی افقه / اقتصاد دان
دولت از همان بدو کار با وعدههای پرطمطراق وارد میدان شد. اما ناکامیهای متعدد دولت در تحقق وعدهها باعث شد حتی هواداران دولت نیز از شرایط موجود احساس دلسردی کنند. برخی وعدهها و طرحهای دولت سیزدهم شبیه فرار رو با جلو شده است. برای مثال دولت به جای تصحیح شرایط فعلی، طرحهای ناشدنی ارائه میدهد. برنامه هفتم نیز برنامهای است که عجولانه تهیه شده است. البته برنامههای پیشین توسعه نیز چندان موفق ظاهر نشدهاند و تنها ۳۰ درصد برنامه ششم محقق شده است؛ بنابراین اگر قرار نیست برنامهها محقق شوند اساسا چرا برنامهها تدوین میشوند.
به اعتقاد نگارنده بهترین روش، تمرکز روی برنامههای بودجه یک ساله است. ایران با انبوه مشکلات داخلی و تحریمها و مسائل بین المللی رو به رو است، بنابراین هدف گذاریهای ۵ ساله، کار قابل انجامی به نظر نمیرسد و برنامه هفتم توسعه مصداقی از موضوع است. برنامه توسعه باید توانمندی پیش بینی ۵ سال آتی را داشته باشد. حجم بی ثباتی کشور در فروش نفت، بودجه و جی بی تی از یک سو و حجم هزینههای کشور و تورم از سوی دیگر، حتی برای شش ماه آینده قابل پیش بینی نیست. حتی نمیدانیم مذاکرات برجامی به کجا خواهد رسید و اگر به جایی برسد، قیمت نفت، طلا و … چه میزان خواهد شد. بر همین اساس معتقدم بهتر است برای برنامهریزی در بازههای زمانی کوتاه متمرکز باشیم. دولت، یک مصرف کننده بزرگ است و حتی بودجه یک ساله دولت هر سال ترمیم و بازنگری میشود، بنابراین چطور میتوانیم انتظار موفقیت برنامه ۵ ساله را داشته باشیم. متاسفانه دولت فعلی به اقتصاد دستوری معتقد است. این در حالی است که چنین طرز فکری نه قابل قبول است نه انجام شدنی. نمیتوان با دستور دادن یک اقتصاد پویا ایجاد کرد. در همان بخش مقدمه برنامه هفتم توسعه اشاره شده که برنامههای پیشین از قدرت اجرایی قابل قبولی برخوردار نبودند، اما برنامه فعلی کاملا کارشناسی شده و قدرت اجرایی دارد. این اظهارات در شرایطی مطرح شده که با نگاهی به اعداد و ارقام ذکر شده در برنامه هفتم، متوجه میشویم بسیاری از بخشهای برنامه، قدرت اجرایی چندانی ندارند. وعدههای غیرقابل اجرا، سرمایه اجتماعی دولت را که مردم هستند دستخوش ریزش میکند. برخی از اعداد و ارقام ذکر شده در این برنامه به حدی از واقعیت دور هستند که حتی فردی که تحصیلات تخصصی ندارد، عدم قابلیت اجرای این اعداد را تشخیص میدهد. حتی اگر تحریمها برداشته شود، باید مشکل FATF نیز برای بهبود مبادلات تجاری حل شود. با فرض حل شدن این مشکلات، به یک تیم اقتصادی حرفهای برای حل مشکلات موجود، نیاز داریم. در سالهای قبل از ۹۷ که با این حجم تحریمها رو به رو نبودیم در موفقیت طرح ها، اقبال بالایی نداشتیم، چه برسد به شرایط کنونی. مشکل ما موانع متعدد سر راه تولید و تولید کننده و صادرات و واردات است. در یک برنامه توسعه موفق باید بین ابزار و اهداف همخوانی وجود داشته باشد. این همان حلقه مفقودهای است که ما نداریم.