ایران به دلیل جغرافیای خشک، تنش آبی و افزایش دم – در حد دو برابر سریعتر از میانگین جهانی – با اثرهای شدید و فوری تغییرات اقلیمی مواجه است.
تا سال ۱۴۲۰ از بین رفتن آبهای سطحی و کاهش بارندگی تا ۲۰٪ کاهش در برخی مناطق و افزایش تبخیر، رودخانهها و دریاچه هایی مانند ارومیه و بختگان را خشک می کند. رقابت برای آب درگیریها بین استانها، و بخشهای گوناگون اشتغال و جامعه – کشاورزی در مقابل خدمات شهری و صنعت – را تشدید خواهد کرد.
استخراج بیش از حد از تغذیه آب بسیاری از سفرههای آب زیرزمینی اصلی را به صورت برگشتناپذیری تخریب میکند و باعث خرابی گسترده چاهها، فرونشست بیشتر زمین خواهد شد که همین امروز هم در نواحی مانند تهران و سمنان و کرمان و اصفهان شدید است. از تبعات دیگر شور شدن آب ، کمبود آب آشامیدنی در شهرهای بزرگ و آلودگی بیشتر منابع آبهای سطحی و زیرزمینی خواهد یود. فراوانی، شدت و مدت موجهای گرما افزایش خواهد یافت. دمای بیش از ۵۰ درجه سانتیگراد در مناطق جنوبی و مرکزی رایج ترخواهد شد. افزایش مرگ و میر ناشی از گرما (به ویژه سالمندان، کارگران فضای باز، فقرا)، و اختلال وسیع تر شبکههای برق در اوج تقاضای سرمایش و تلههای خاموشی-گرما مرگبار را موجب خواهند شد. گسترش ناقلین بیماریهایی مانند مالاریا، تب دنگی به مناطق جدیدتر قابل انتظار خواهد بود.
محصولات اساسی (گندم، جو) به دلیل گرمای شدید، کمبود آب و تغییر الگوهای بارندگی در فصول حساس رشد با کاهش بازدهی مواجه میشوند. استرس گرمایی و کاهش علوفه و آب، بقای دام را تهدید میکند و بر تولید گوشت و لبنیات اثر میگذارد. معیشت روستایی از بین میرود و مهاجرت گسترده به شهرها را به دنبال دارد. وابستگی شدید به واردات مواد غذایی، آسیبپذیری در برابر شوکهای قیمت جهانی و بیثباتی را افزایش میدهد.
طوفانهای شدید گرد و غبار و شن بیشتر خواهند شد که نتیجه خشک شدن تالابها (مانند هورالعظیم)، دریاچهها (ارومیه) و خاکهای در معرض گرد و غبار و تولید منابع عظیم گرد و غبار جدیدی هستند. فراوانی و شدت طوفانهای گرد و غبار عظیم افزایش خواهد یافت. از تبعات این طوفانها اثرهای فلجکننده بر سلامت تنفسی (آسم، بیماری مزمن انسدادی ریه) و اختلال در زندگی روزمره در حمل و نقل است.
افزایش سرسامآور تقاضای برق برای تهویه مطبوع، شبکه برق را تحت فشار بیشتر قرار میدهد و وابستگی به سوختهای فسیلی (هیدروکربنها) را افزایش میدهد و آلودگی هوا را تشدید میکند. کاهش جریان رودخانهها، تولید نیروگاههای برق آبی را به شدت کاهش میدهد. نیروگاههای حرارتی (گازی -نفتی) نیز با کاهش دسترسی به آب خنککننده و افت راندمان در گرمای شدید مواجه هستند. هزینههای هنگفت مورد نیاز برای تأمین آب اضطراری، امدادرسانی در برابر سوانح و مراقبتهای بهداشتی و تطبیق زیرساختهای انرژی، بودجه روز افزونی طلب خواهد کرد. اثر تغییرات اقلیمی بهویژه با فروپاشی کشاورزی جابجایی از مناطق روستایی به شهرهای از قبل تحت فشار را تسریع و تنش و بیثباتی اجتماعی را تشدید میکند.
تنوع زیستی منحصر به فرد (جنگلهای کاسپین ، صخرههای مرجانی خلیج فارس، کوههای زاگرس با خسارات جبرانناپذیری روبرو می شود. افزایش سیلهای ناگهانی با خشکسالی های بیشتر و بارندگی های موقت و شدیدتر آسیب حرارتی به جادهها راهآهن و فرونشست، زیرساختهای حیاتی را تهدید میکند.
حتی با کاهش قابل توجه انتشار گازهای گلخانهای در سطح جهان، گرمایش و بسیاری از اثرات (مانند موج گرما، تنش آبی) به دلیل انتشار گازهای گلخانهای گذشته، برای دو دهه آینده «در حال شکلگیری» هستند. سامانه هایی مانند دریاچه ارومیه و سفرههای آب کلیدی ممکن است بدون مداخله جدی در حال حاضر، مدتها قبل از سال ۱۴۲۰ کاملا از بین بروند . ایجاد تابآوری (مدیریت آب، کشاورزی تاب آور در برابر گرما و سامانه های بهداشتی دههها طول میکشد. سرمایهگذاری فوری و عظیم برای جلوگیری از اختلال فاجعهبار تا سال ۱۴۲۰ بسیار مهم است.
راهبرد ایران تاب آور نیازمند بسیج ملی فوری و بیسابقهای است که بر حفاظت و مدیریت آب، سازگاری با گرما، تحول کشاورزی و کاهش طوفان گرد و غبار، در کنار اقدامات اقلیمی جهانی تشدید شده، متمرکز باشد پنجره سازگاری مؤثر به سرعت در حال بسته شدن است.