بهار- «غلامرضا غفاری» جامعهشناس ضمن اشاره به ضرورتهای پیش روی حاکمیت در شرایط کنونی کشور تصریح میدارد: نخبگان باید به طور پیوسته با جامعه صحبت و این انتظار را ایجاد کنند که جامعه تاب و تحمل خود را در این زمانه نشان دهد.
رمز پیروزی بر دشمن خارجی و عبور موفقیتآمیز از گردنههای خطرناکی که هر جامعه و کشوری از آن باید عبور کند، شنیده شدن صدای واحد از آن جامعه و کشور و در یک معنا یکپارچگی است.
پس از مواجهه کشور با تهاجم دوازده روزه دشمن صهیونیستی که با حمایت کامل و ورود آمریکا به جنگ، ابعاد و پیامدهای گستردهتری یافت، حالا بسیاری میگویند بازدارندگی جدید باید علاوه بر سختافزارهای مورد نیاز نظامی، امنیتی و اقتصادی از طریق تحولات و حاکمیت نگاههای جدید در حوزههای سیاسی، فرهنگی و مدنی صورت گیرد.
«غلامرضا غفاری» استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره ضروریات این شرایط، گفتوگویی با پژوهشگر ایرنا داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
نگاه بسیاری در شرایط کنونی جامعه به رفتار و سخنان نخبگان کشور و گروههای مرجع دوخته شده است. در این وضعیت، مهمترین بایستههایی که پیش روی نخبگان قرار دارد چیست؟
در مورد نخبگان، مهمترین چیزی که امروز اهمیت دارد، دعوت به حفظ هویت و انسجام اجتماعی و ملی است. اکنون بیش از هر دوره دیگری نیاز به همراهی، همکاری، تعامل و دفاع از ایران داریم.
امروز توجه به هویت ملی، جایگاه تاریخی ایران در ابعاد مختلف و اهمیتی که انسجام ملی و وفاق اجتماعی دارد، مواردی هستند که به نظرم باید در دستور کار نخبگان قرار داشته باشد.
آنها باید به طور مداوم جامعه را به حفظ انسجام، عرق ملی و وطنخواهی و همراهیهای لازم دعوت کنند و از طرفی نیز از دولت و حاکمیت بخواهند که در انجام وظایف قانونی خود و حتی فراتر از آن در چارچوب مسئولیت اجتماعیشان، بیش از هر زمان دیگری کوشاتر باشند. نخبگان باید به طور پیوسته با جامعه صحبت و این انتظار را ایجاد کنند که جامعه تاب و تحمل خود را در این زمانه نشان دهد و اقتدار ملی را با حمایت از مجموعهها و نیروهایی که تلاش میکنند و در خط مقدم حضور دارند، حفظ کند. پاسداشت تلاشهای این نیروها نیز چیزی است که امروزه از مجموعههای مختلف نخبگانی کشور انتظار میرود.
به نظر شما پاسخ جامعه چه میتواند باشد؟
جامعه نیازمند این است که اکنون تلاش کند و همراهی و کمک خود را داشته باشد و گذشت خود را نشان دهد.
ما نمیگوییم هیچ نقصی وجود ندارد و کاستیها یا نقدهایی نمیتوانند مطرح شوند اما اکنون زمان برجسته کردن آنها نیست و نباید به طور مداوم و پیوسته مطرح کنند بلکه دعوت به همدلی، همراهی، همکاری و حفظ و تقویت انسجام ملی و اجتماعی مواردی هستند که امروز باید همه به آنها بپردازند.
همچنان که اشاره کردید نقصانهای موجود قابل کتمان نیست. در سالهای اخیر بسیاری از نقدها متوجه وجود شکافهایی در جامعه و همچنین چالشهایی در روابط حاکمیت با شهروندان بوده است. برخی این موضوع را از منظر تاریخی در ارتباط با جامعه ایرانی نگریسته و مورد بررسی قرار دادهاند. با وجود همه اینها میتوان به پرشدن شکافهای موجود برای رسیدن به یک انسجام حداکثری در داخل کشور امیدوار بود؟
بر اساس تجربه تاریخی، اغلب وقتی با دورههای سخت مواجه میشویم، به دلیل اینکه در این دورهها نیروی گذشت اجتماعی و مدارای اجتماعی قوت بیشتری پیدا میکند، زمینه برای کاهش شکاف و فاصله بین دولت و ملت کمتر میشود.
اکنون زمانهای است که اساسا نباید دیگر صحبت از این مطرح شود و این تصور و ایده وجود داشته باشد که مثلا این موضوع مربوط به دولت میشود یا آن بحث مربوط به جامعه میشود. دولت نباید خود را جدای از جامعه تصور کند و باید خود را در خدمت جامعه و کشور ببیند و این را در عمل هم بیشتر از گذشته نشان دهد.
جامعه نیز باید خود را حامی، همراه و کمککننده به دولت بداند و اعتماد بیشتری از خود نشان دهد. این اعتماد البته باید بین جامعه و دولت متقابل باشد تا شکاف بین دولت و ملت هرچه بیشتر کاهش یابد و اساسا این دو مجموعه خود را جدای از یکدیگر تصور نکنند.
شرایط کنونی به گونهای نیست که هرکسی و هرمجموعهای صرفا کار و وظایف خودش را انجام دهد. قطعا و ذاتا هر مجموعهای وظایف خاص خودش را دارد، اما امروزه انجام وظیفه و تکلیف مضاعف برای مردم و مسئولان ضروری است.
جامعه باید به مسئولیت اجتماعی خودش توجه کند و با کمک به مسئولیت اجتماعی خودش بپردازد و توجه کند. این میتواند همراهی، همدلی، انسجام و اقتدار ملی را تقویت کند.
چنین ضرورتهایی که اشاره کردید، مدتها است هدف عملیات روانی و جوسازیهای تخریبی رسانهها و دستگاههای تبلیغاتی دشمن قرار گرفته است.
طبیعتا وقتی جوامع و افراد در شرایط سخت و دشوار قرار میگیرند، یک نوع بههمریختگی و مسائل روانی را در این حوزه تشدید میکنند. اما چیزی که میتواند این بههمریختگی و نگرانیهای روانی را کاهش دهد، درکنار هم بودن، با همدیگر گفتوگو کردن و دعوت به آرامش است. این که در افراد این حس به وجود آید که کسانی وجود دارند مددکار ویاریرسان آنها هستند، میتواند تسلی خاطری به وجود آورد و مسائل و مشکلات روانی را که در این شرایط طبیعی وجود دارد کاهش دهد.
مهمترین اقدام در برابر این به تعبیر شما بههمریختگیها چیست؟
تمام همّ وغم و تمام تلاشها باید در جهت تقویت حس اقتدار ملی و انسجام ملی باشد چرا که اگر اینها تضعیف شوند، طبیعتا کار را مشکل میسازند. هدف دشمنی که کشور را مورد هجوم خودش قرار میدهد، صرفا از بین بردن توان نظامی، اقتصادی و زیرساختی جوامع نیست، بلکه هدفش متلاشی کردن انسجام است.
ایجاد اختلال و ایجاد شکاف بین نیروهای مختلف هدف اصلی است و اینجا است که ما باید توان خودمان را به کار گیریم. این بازمیگردد به میزان گذشت، مدارا، همراهی و همکاریای که بین مجموعهها، در بخشهای کلان، میانی و در سطح خرد وجود دارد که مربوط به افراد میشود. به میزانی که اینها تقویت میشوند، طبیعتا تلاشها برای حفظ جامعه سازنده خواهند بود و به نوعی این انسجام اقتدار ملی را نیز تقویت خواهد کرد.