گزارش« بهار» ازگفتمان انسجام ملی و مردم داریِ الیت قدرت:
«مردمی» که می‌خوانیم، «مردمی» که باید بخواهیم

در سپهر سیاست ایران، به‌ویژه پس از هر بحران داخلی یا برون‌مرزی، همچون جنگ دوازده‌روزه اخیر با اسرائیل، دوباره واژگانی چون «بازگشت به مردم»، «آشتی ملی»، «شنیدن صدای مردم» و «وحدت» بر زبان سیاست‌ورزان و صاحبان قدرت جاری می‌شود. اما پرسش بنیادین این است که آیا این الفاظ پرطنین از مرز شعار عبور می‌کنند و به حقیقتی عینی در زیست روزمره‌ی ملت بدل می‌شوند، یا همچنان در سطح گفتار باقی می‌مانند؟
در سپهر سیاست ایران، به‌ویژه پس از هر بحران داخلی یا برون‌مرزی، همچون جنگ دوازده‌روزه اخیر با اسرائیل، دوباره واژگانی چون «بازگشت به مردم»، «آشتی ملی»، «شنیدن صدای مردم» و «وحدت» بر زبان سیاست‌ورزان و صاحبان قدرت جاری می‌شود. اما پرسش بنیادین این است که آیا این الفاظ پرطنین از مرز شعار عبور می‌کنند و به حقیقتی عینی در زیست روزمره‌ی ملت بدل می‌شوند، یا همچنان در سطح گفتار باقی می‌مانند؟

ابوذر غلام نژاد، پژوهشگر اجتماعی:
در سپهر سیاست ایران، به‌ویژه پس از هر بحران داخلی یا برون‌مرزی، همچون جنگ دوازده‌روزه اخیر با اسرائیل، دوباره واژگانی چون «بازگشت به مردم»، «آشتی ملی»، «شنیدن صدای مردم» و «وحدت» بر زبان سیاست‌ورزان و صاحبان قدرت جاری می‌شود. اما پرسش بنیادین این است که آیا این الفاظ پرطنین از مرز شعار عبور می‌کنند و به حقیقتی عینی در زیست روزمره‌ی ملت بدل می‌شوند، یا همچنان در سطح گفتار باقی می‌مانند؟
به نظر می‌رسد حتی در میان کارگزاران قدرت، وفاق روشنی درباره‌ی معنای «مردم» وجود ندارد؛ مردمی که در کوچه‌ها و خیابان‌ها با دشواری‌های معیشت و ناامنی اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، یا «مردم منتخب و مقبول» در ذهن برخی نخبگان سیاسی؟ این چندصداییِ برخاسته از قطب‌های مختلف قدرت، خود نشانه‌ای از عمق شکاف میان گفتمان رسمی و واقعیت‌های اجتماعی است.
به تعبیر امیل دورکیم، جامعه برای بقا نیازمند «وجدان جمعی» است؛ وجدان جمعی‌ای که از دل پذیرش تنوع صداها و تبدیل تکثر به هم‌افزایی در راستای منافع ملی پدید می‌آید، نه با حذف یا نادیده‌گرفتن بخشی از مطالبات جامعه.
در چارچوب کارکردگرایی ساختاری تالکوت پارسونز نیز، ثبات و انسجام اجتماعی زمانی تحقق می‌یابد که کارکردهای نهادی و سیاسی در خدمت حل مشکلات واقعی مردم قرار گیرند؛ یعنی جایی که نظام سیاسی به‌جای بازتولید تنش و چندپارگی، به بازآفرینی اعتماد و همبستگی ملی کمک کند.
اما همچنان شاهدیم که بخشی از ساختار قدرت، آگاهانه یا ناآگاهانه، چشم بر هشدار دلسوزان کشور می‌بندد؛ هشدارهایی که می‌گویند راه عبور از بحران‌ها در بازگشت صادقانه به مردم و آشتی حقیقی با ملت است، نه در تکرار الگوها و سیاست‌های فرسوده گذشته.
از دیدگاه یورگن هابرماس، گفت‌وگوی اصیل در فضای عمومی تنها زمانی شکل می‌گیرد که همه‌ی کنشگران با نیت راستین، استدلال، و آمادگی برای بازبینی مواضع خود وارد میدان شوند. در غیر این صورت، شعار «شنیدن صدای مردم» چیزی جز «گفتار درمانی» نخواهد بود.
به‌ویژه در سطح نظام بروکراتیک، اگر قرار است «بازگشت به مردم» از مرز شعار فراتر رود، باید در عملکرد ملموس نمود یابد: ساده‌سازی فرآیندهای اداری، شفافیت، پاسخ‌گویی و اولویت‌دادن به مطالبات واقعی مردم.
در این مسیر، نظریه قدرت و هژمونی آنتونیو گرامشی نیز یادآور می‌شود که قدرت سیاسی تنها زمانی مشروعیت و پایداری می‌یابد که بتواند رضایت و باور مردم را از طریق نهادهای مدنی، فرهنگی و رسانه‌ای به‌دست آورد؛ نه صرفاً از راه اجبار و سرکوب.
همچنین بر اساس نظریه شکاف مشروعیت دیوید ایستون، هنگامی که عملکرد واقعی نظام سیاسی از انتظارات مردم فاصله می‌گیرد، سرمایه‌ی مشروعیت دچار فرسایش می‌شود و اعتماد عمومی کاهش می‌یابد. این شکاف، اگر ترمیم نشود، می‌تواند به بی‌ثباتی و بحران‌های عمیق‌تری منجر شود.
در نهایت، پذیرش خطاهای گذشته و بازنگری شجاعانه در سیاست‌های پیشین، راهی است برای احیای پیوند گسسته‌ی ملت و حاکمیت. زیرا امروز مردم بیش از هر زمان، در جست‌وجوی اقدام عملی‌اند؛ نه تکرار بی‌پایان شعارهای تهی.
به تعبیر جان استوارت میل، «آزادی یعنی فرصت اصلاح خود». اگر ساختار قدرت این فرصت را مغتنم شمارد و با شجاعت و صداقت به میدان آید، می‌توان امید داشت که فصلی نوین در مناسبات ملت و دولت گشوده شود؛ در غیر این صورت، تاریخ نشان داده است که مردم از کلمات عبور می‌کنند و حقیقت را در کردار و نتایج واقعی جست‌وجو خواهند کرد..
Aboozar.gd@gmail.com

این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید:
Facebook
Print
Email
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش« بهار» ازگفتمان انسجام ملی و مردم داریِ الیت قدرت:
«مردمی» که می‌خوانیم، «مردمی» که باید بخواهیم
این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید:
Facebook
Print
Email
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

گزارش« بهار» ازگفتمان انسجام ملی و مردم داریِ الیت قدرت:
«مردمی» که می‌خوانیم، «مردمی» که باید بخواهیم

در سپهر سیاست ایران، به‌ویژه پس از هر بحران داخلی یا برون‌مرزی، همچون جنگ دوازده‌روزه اخیر با اسرائیل، دوباره واژگانی چون «بازگشت به مردم»، «آشتی ملی»، «شنیدن صدای مردم» و «وحدت» بر زبان سیاست‌ورزان و صاحبان قدرت جاری می‌شود. اما پرسش بنیادین این است که آیا این الفاظ پرطنین از مرز شعار عبور می‌کنند و به حقیقتی عینی در زیست روزمره‌ی ملت بدل می‌شوند، یا همچنان در سطح گفتار باقی می‌مانند؟
این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید:
Facebook
Print
Email
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *