بحث کنترل نقدینگی در راستای سیاستهای بانک مرکزی و دولت، مدتی است بصورت سنتی اجرایی و در حال حاضر با نتایج خوبی نیز همراه شده است. از همه مهمتر نظامبخشی رفتار شبکه بانکی است که با راهاندازی سامانههای مختلف و جدیت و دقت نظر بانک مرکزی در حوزه نظارتی صورت گرفت و به کنترل نقدینگی انجامید.
یکی از مهمترین اهداف کنترل نقدینگی، ثبات و کاهش قیمتهاست و این کاهش نیز مستلزم افزایش تولید است. در نتیجه باید نگاه جامع تری به بحث کنترل نقدینگی داشت تا سیاستهای اجرایی به روند تولید آسیبی نرساند، چون در غیر این صورت به زودی باید منتظر یک رکود باشیم و هر چه تلاش کردیم بر باد خواهد رفت.
بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی در کنار راهاندازی سامانههای نظارتی باید طوری مدیریت کند تا روند تولید و صادرات نیز مورد حمایت و توجه قرار گیرد و در حاشیه اجرای برنامههای دولت دچار مشکل نشود.
این بحث مدتی است با جدیت مطرح شده، اما معتقدم همچنان نیازمند ساز و کارهای ویژه و همکاری و حمایت بیشتر بانکها است. ضمن اینکه در این طرح باید بحث تورم نیز مورد توجه قرار گیرد. البته نکته مهمتر اینجاست که بانکها در طرح تامین مالی زنجیرهای باید پیشران باشند تا تولیدکنندگان نیز با نقص تامین نقدینگی روبرو نشوند.
طرح تامین مالی زنجیرهای باید سیستماتیک باشد و تمامی امور بصورت شفاف و مشخص در قالب یک سیستم اجرا شود. در واقع روند اجرایی این طرح باید طوری عمل کند که کسی منتظر رسیدگی سنتی به امور نباشد و همه چیز طبق یک سیستم مشخص و زمانبندی شده پیش برود. اگر ما بتوانیم با چنین روندی در تامین مالی زنجیرهای مواجه شویم میتوان گفت که این طرح به نتایج بسیار مطلوبی خواهد رسید.
هر چقدر به دنبال شفافیت و سیستم سازی و استفاده از ابزارهای روز دنیا مثل هوش مصنوعی و تجاری در شبکه بانکی باشیم، میتوانیم به نتایج مطلوبی برسیم. در واقع میتوان از این طرح به عنوان مقدمهای برای جلوگیری از فرار مالیاتی سود برد که به واقع به نفع بدنه اقتصاد مولد و در نهایت در خدمت کشور است. بی تردید با تفکیک حسبهای تجاری از غیر تجاری، آنهایی که عملکرد غیر شفافی دارند، محدودتر میشوند و آن دسته از فعالان اقتصادی هم که با شفافیت کار میکنند، مورد حمایت قرار خواهند گرفت.
هر چند در بخش بازار ارز شاهد اتفاقات خوب و امیدوارکنندهای بودیم، اما باید به بحث مدیریت صادرات هم توجه ویژهای کرد و از تکرار تجربیات و اقدامات گذشته خودداری شود. در همه جای دنیا از روند صادرات، حمایتهای فراوانی میشود در نتیجه در کشور ما هم باید طوری عمل شود تا روند صادرات به حاشیه نرود و جای آن را واردات بی رویه و رانت نگیرد.
خوشبختانه بسترهای پایهای این مساله مهیا و موثر واقع شده، اما نکته مهمتر، اعتماد بدنه اقتصادی به سیاستهای اقتصادی است. ما هنوز در این بخش دچار مشکل و آسیب هستیم که باید برطرف شود. البته دیپلماسی اقتصادی سیاسی دولت به خوبی شکل گرفته، اما باید به موازات این مسایل، وعدهها نیز عملی و اجرایی شود.