آهنگ « روسری تو» اثر جدید مهدی یراحی « درحالی منتشر شد که به سالگرد اتفاقات و رخدادهای سال ۱۴۰۱ نزدیک می شویم.
بیشک برخی که مسائل را بیشتر آغشته به احساس قضاوت می کنند از نقد بر این آهنگ چندان خرسند نخواهند شد، چه جوانانی که معترض هستند و چه نظامی که به جوانان معترض بدبین. اما در اینجا مساله نقد یک آهنگ است که امیدوارم با تامل و بدون بدبینی مورد ارزیابی به آن پرداخت شود.
بی وقفه گفتنی ام که هنرمندان و خصوصا ادیبان در سراسر تاریخ این مرز و بوم سعی کردند منعکس کننده خواست و مطالبات مردمی و پژواک دردها و رنجهای مردم زمانه باشند. این موضوع به رغم دیدگاه پارناسین ها، حتی در آثار هنرمندان این طیف نیز دیده می شود. چرا که هنرمند شاعر باشد یا موزیسین، بازیگر باشد یا تئاترمن، مجسمهساز تا نقاش در ابتدا یک انسان هستند و هنرمندی ثانویه بر این مولفه مشترک است پس هر یک از هنرمندان به عنوان یک انسان طبیعتا در قبال رنج و درد ساکت نخواهد بود و با زبان خود که همان هنرش هست آن را منعکس خواهد کرد.
البته باید گفت برخی هنرمندان در خصوص اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز موضع گیری و از طریق هنر خود بارتاب می دهند و برخی رنجهای انسان را به صورت عمیقتر در هیبت کلام ، نوا، پیکره ، تصویر و ترسیم خود منعکس می کنند. این گونه نگاه از آنان یک هنرمند کمال گرا و با اعتراض به زیست ناشایست انسانی ، آنها را به یک اثری تبدیل می کند که به آن « هنر همیشه» میگویند مفهومی در مقابل «هنر روز».
مسایلی مانند عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، آزادی انسان، نقد ظلم، تشر به ظالم، نهیب به ساختارهای غلط و ضد اخلاق و تحدید کننده آزادی سوژه هنری هنرمندان همیشه است.
مولانا، حافظ، شاملو، سعدی، نیما، اخوان ، فرخی و شاعران بزرگی که دردهای بشری و حداقل آسیبهای یک نوع ایدئولوژی، جریانهای قدرت و … را به نقد کشیده اند از جمله ادبای ما هستند که شعرهایشان اعتراضی به وضعیت نوع بشر بوده و اما از هنری بودن و فاخر شدن آن اثر نکاسته است.
به باور نگارنده این یادداشت، مضمون ترانه «روسری تو بردار « اگرچه بخشی از خواستههای قشری از جامعه را منعکس میکند اما این ترانه به لحاظ هنری اثر فاخر نیست و نوعی بیانیه شخصی ترانه سرا ست که در یک دوره ای مانند امروز بستر پذیرش یافته است. در باب مضمون ترانه هم باید گفت، دامن زدن به یک نوع دو دستگی بین موافقان حجاب بعنوان قانون و مخالفان حجاب به صورت اجباری و یا حتی موافقان حجاب اختیاری از سوی محجبهها با مخالفان حجاب است. رودروی هم قرار گرفتن افراد مذهبی سنتی با قشر جوان مخالف با محدودیت از این اثر، یک اثر هنری اعتراضی نخواهد ساخت و آثار آن تبعاتی می شود که حتی خود این ترانه ی مانیفست گونه را از فاخر بودن و همیشگی بودن تنزل داده . بله می شود مخالفت با حجاب را ترانه کرد اما هنرمندانه، عمیق و با کیفیت.
بازگو کننده زخم های زیر پوستی جامعه ؛
چه خوب و چه بد باید بر تکثر اینجامعه، لحن مسالمت جو، عدم ایجاد ناخواسته تقابل « این و آن» تاکید داشته باشد. شاید مخالفان حجاب در یک تجمع سیاسی شعار دهند «روسری تو بردار» اما هنرمند در اثر هنری نمی بایست چنین شعارین تولید اثر کند. همان محدودیت به زعم خودش را میتواند با مفاهیم عمیقتر و با مسایل گسترده تر بیان کرده که به اصطلاح نماینده بخش بزرگی از جامعه باشد.
بعبارتی ترانه «روسریتو » یراحی علایق او و یا حتی میتوان گفت سلیقه او در چگونگی مبارزه با یک قانون را نشان میدهد نه مجموعه ای از چیزی که ما آن را بیان دردها و رنجها مینامیم.
حتی آهنگ« برای» شروین که در جریانات سال گذشته وایرال شد دارای محتوایی بود که به مسائل اجتماعی، مانند فقر، گرسنگی، حقوق زن و … اشاره داشت و باعث گردید که اقبال داشته باشد.
این نقد من شاید در اینجا عصبانیت برخی زودجوش را فراهم آورد اما آنچه این نوشته در پی آن است سیاسی نیست و بدنبال دلبری سیاسی از جریانات سیاسی هم نیست یک نقدی ست بر فرهنگی که هر کاری در قالبهای هنری را سریع یک «اثر هنری اعتراضی» تلقی ننمایند. و بدانند که هنر و حتی هنر اعتراضی مختصات خود را دارد، هم هنری است و هم به عمیقترین لایههای درد های انسانها می پردازد. هنر اعتراضی سیاستمداران را برآشفته می کند اما سیاسی کاری نیست از بُنمایه هنری برخوردار است که رنجهای یک ملت را منعکس میکند و در آینده نیز کارکرد خود را دارد.
جاودانگی ، الگو و در عینحال آرمان هنر توجه به آلام مردم است باید به گونه ای حتی دارای تاریخمندی باشد.ترانه «روسریتو» به لحاظ سیاسی هم دارای کارکرد مناسب و مصلحتی برای یک قشر خاص نیست، چون دافعه ای دارد که متوجه بخش دیگری از جامعه شده است. اصطلاحا برای اردوگاهی که یراحی ترانه اش را خوانده هیچ سرباز دیگری نیفزوده است. یکمساله را هم کوتاه اشاره کنم که دولت نیز میتواند با صبوری بیشتر خود را مورد اتهام قرار ندهد و سر هر شعاری یک ترانهخوان را مورد بازخواست قرار دهد، این مصلحت اندیشی نه در دولت است که فضا را محدود نشان ندهد و نه در آهنگ «روسریتو « که بجای همدلی تقابل بین اقشار مردم را برجسته تر می کند