در احادیث و روایات مختلف نیز ضرورت توجه به حجاب مطرح شده است. امام علی (ع) میفرماید: «مصونیت زن، حال او را سرشارتر و جمال او را پایدارتر میسازد». همچنین در حدیث دیگری میفرماید: «پوشیدگی زن به حالش بهتر است و زیباییاش را پایدارتر میسازد»؛ بنابراین حجاب، کمال و وقار زن و نشاندهنده ارزش و اصالت اوست و خداوند پاداش عظیم و بیکرانی برای زنان تقواپیشه و پاکدامن مقرر داشته است. از مجموع مباحث مطرح شده به روشنی معلوم میشود مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قائل شدن در هنگام معاشرت زنان با مردان نامحرم در شیوههای مختلف رفتار مثل نحوه پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است؛ بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
حجاب آن چنان که در آیات و در سورههای مختلف قرآن کریم آمده، سدی برای فعالیت اجتماعی زنان یا پیشرفت علمی و یادگیری دانش برای آنها نیست؛ بلکه مهمترین فلسفه حجاب این است که به شأن انسانی زنان جامعه لطمهای وارد نشود. برای تحقق این هدف، اسلام دستورات ویژهای برای زنان مسلمان بیان میکند. تمام فرقههای اسلامی حجاب را واجب میدانند و در این امر اتفاق نظر دارند که زنان باید هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمام اندام خود را بهاستثنای صورت و دستها (از مچ به پایین) بپوشانند.
نتیجه بررسی متون تاریخی نشان میدهد در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در میان زنان معمول بوده است. هرچند در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اِعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است؛ اما هیچ گاه به طور کامل از میان نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده اند یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میکنند.
محق دانستن مرد برای طلاق زنی که صدایش در کوچه شنیده شده بدون پرداخت مهریه در دین یهود، رکن بودن چادر و روبند و ذکر آن به طور صریح در کتاب مقدس و وجوب سکوت زن نزد بیگانه و در کلیسا از طرف مسیحیت، بهترین گواه بر شدت سختگیری ادیان دیگر است؛ بنابراین، اسلام واضع قانون حجاب نبوده است و برخلاف تصور اشخاصی که ایجاد و وضع قانون حجاب را به اسلام نسبت میدهند، حجاب از دیر زمان تاکنون جز عادات و آداب ملل متمدن جهان بود که اسلام آن را به صورتی متناسب و موافق با مصالح اجتماعی درآورده و به صورت یک حکم مذهبی قرار داده است.
از آنجایی که اسلام در تمام موارد افراط و تفریط بر کنار است و همه احکام خود را بر اساس اعتدال و میانهروی و احتراز از زیاده روی و کوتاهی مبتنی داشته، موضوع حجاب زنان را نیز بر اصلی معتدل استوار کرده است. دین اسلام با در نظر گرفتن چارچوبی متعادل و با توجه به آزادی زنان در تمام عرصههای زندگی، حجاب را امری واجب دانسته است و با توجه به فلسفه واقعی آن بدون ایجاد هیچ گونه محدودیتی زن را از قرار گرفتن در معرض خطرات محفوظ میدارد. در حجاب اسلامی، سهل انگاری مضر و سختگیریهای بی مورد وجود ندارد؛ یعنی حجاب هم با فطرت عفیفانه زنان همخوانی دارد و هم دیدگاههای خشک و متعصبانه را برنمی تابد. حجاب اسلامی آنگونه که غرب تبلیغ میکند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از اجتماع نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوهگری و خودنمایی نپردازد.