بهار- اعظم محمود آبادی: بحران کرونا در جهان معاملات زیادی را زیر و رو کرد، از بازارهای آمریکا و چین تا تجارتهای دریایی، از خرید و فروش های حضوری تا بزرگترین تجارتهای آنلاین، رشد در برخی بازارها قابل قبول بود،اما در ایران با توجه به نبود زیرساختهای اساسی به لحاظ اینترنت و بسترهای مناسب شبکههای مختلف مجازی دچار تلاطمهای سختی شدند. در این میان زنان بیشترین خسارت را از این بحران متحمل شدند که هنوز هم جبران نشده است. یافتههای مقالهای تازه از «بانک جهانی» نشان میدهد درحالی که یک میلیون شغل در سال اول کرونا در بازار کار ایران از دست رفت، سهم زنان از بیکاری به طور نامتناسبی بالا بوده است.
این مقاله که تحت عنوان «اثرات جنسیتی بحران کرونا بر بازار کار ایران»، منتشر شده نشان میدهد که با وجود دخالت های دولت برای پایدار نگه داشتن اقتصاد کشور، در سال اول همه گیری کرونا (22-2021) حدود یک میلیون شغل از دست رفت و مشارکت نیروی کار تا 3 واحد درصد در ایران کاهش داشته است.
براساس این گزارش، زنان ایرانی در این میان بیشترین آسیب را دیده اند بهطوری که دوسوم شغلهای از دست رفته در فاصله سالهای 20-2019 و 21-2020 در اختیار زنان بوده و این اثرات جنسیتی در افزایش آسیب های زنان ایرانی موثر بوده است.
مهمتر اینکه، افزایش مشارکت نیروی کار زنان که از سال 2011 به آرامی افزایش یافته بود در این زمان از میان رفته است.
در ادامه تر جمه این گزارش آورده است: در این میان زنان دارای فرزندان کوچکتر بیشترین آسیب را از این بحران متحمل شده اند؛ اتفاقی که در سایر کشورهای جهان نیز مشاهده شده است. اثرات ترکیبی «تعطیلی مدارس» و «تخصیص نابرابر مسوولیت های مراقبتی درون خانوار» که با هنجارهای جنسیتی غالب مرتبط است، زنان ایرانی دارای فرزندتان کوچک را از بازار کار بیرون رانده است. از منظر محققان بانک جهانی، چه این روندها با مدیریت همه گیری کرونا و بهبود اقتصاد از شرایط بحرانی معکوس شده باشد یا نه، یک مساله سیاستی مهم در این میان وجود دارد.
براساس این گزارش، بحران کرونا تاثیر قابل توجهی بر بازار کار کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه داشته است. یک یافته رایج در ادبیات بین المللی تاثیر متفاوت همه گیری بر اشتغال گروههای مختلف را نشان داده است، بهطوری که زنان در میان گروههایی هستند که بیشترین آسیب را متحمل شدهاند.
تاثیرات جنسیتی کرونا
تاثیرات جنسیتی کرونا عمدتا با تفاوتهای موجود برحسب بخش اشتغال و شغل به همراه تفاوتها در مسوولیتهای مراقبتی داخلی میان زنان و مردان توضیح داده میشود. باتوجه به تمرکز اشتغال زنان در بخش خدمات و بالاخص در شغلهای با ارتباط تماسی، زیانهای شغلی ناشی از کرونا برای زنان بیشتر بوده است. تعطیلی مدارس و مهدکودکها به دلیل اقدامات قرنطینهای، تقاضا برای مراقبت کودکان در این دوره را افزایش داد، و هزینه این بار بیشتر روی زنان بوده است، بهطوری که بسیاری از مادران مجبور به خروج از کار شدند.یافته های بانک جهانی نشان میدهد که در مقایسه با آنچه در کشورهای دیگر رخ داده است، تاثیر بحران کرونا در ایران از طریق افزایش بیکاری رخ نداده است، بلکه از طریق کاهش مشارکت نیروی کار اتفاق افتاده است. در واقع، نهتنها زنان بیشتر از مردان در نتیجه این بحران شغل خود را از دست دادند، بلکه به احتمال زیاد از نیروی کار کناره گیری کردند.
نتایج همچنین نشان میدهند که همه گیری کرونا «شکاف جنسیتی» در مشارکت نیروی کار و اشتغال را افزایش داده است، درحالی که «به دلیل کاهش بیشتر در مشارکت زنان ایرانی، کرونا شکاف جنسیتی در بیکاری را کاهش داده است».
تاثیر جنسیتی بحران کرونا در میان کارکنان حقوق بگیر بخش خصوصی بیشترین بوده است. در واقع، درحالی که مشاغل مردانه در بخش خصوصی 133 هزار واحد در فاصله سال های 20-2019 و 21-2020 افزایش یافته است، مشاغل زنان با کاهش 242 هزار واحدی روبرو بوده است.
ایران یکی از کانون های اولیه بیماری کرونا در جهان
براساس آنچه در این گزارش آمده است، ایران یکی از کانونهای اولیه بیماری کرونا در جهان بوده است و در میان کشورهای خاورمیانه بیشترین آسیب را متحمل شده است. با نزدیک به 7 میلیون نفر ابتلا و بیش از 133 هزار نفر مرگومیر ناشی از کرونا، ایران در میان کشورهایی بوده است که آسیب زیادی از همه گیری کرونا دیده است. ایران در مقایسه با سایر کشورهای منطقه در سال اولی همه گیری کرونا اقدامات نسبتا سخت گیرانهای را انجام داده است که منعکسکننده عود و شدت امواج بیماری بوده است.
باوجود اقدامات مهار کننده دولت که با بسته محرک به مبلغ هزار تریلیون ریال (حدود 5 درصد تولید ناخالص داخلی) برای بهبود خانوارها و شرکتهاهمراه بوده است، اختلال اقتصادی ناشی از کووید 19 به مسائلی که اقتصاد ایران به دلیل چالشهای ساختاری و شوکهای خارجی ناشی از تحریم های خارجی به آن روبرو بود افزود.تولید ناخالص داخلی ایران در طول سالهای 11-2010 تا 20-2019 رشد سالانه 0.1- درصدی را تجربه کرده است، بهطوری که کمتر از میانگین منطقهای و گروه درآمدی بوده است.در 20-2019 پس از لغو معافیتهای تحریمی ایالات متحده برای صادرات نفت، تولید ناخالص داخلی ایران تا 6.8 درصد نسبت به سال قبل کاهش داشت. گسترش کووید 19 و سقوط بازارهای نفت نیز بر تولید ناخالص داخلی در سه ماهه پایانی این دوره اثر گذاشت، چراکه تولید نفت به پایین ترین میزان در طول سه دهه قبل رسید.حال بعد از این مدت و با توجه به چالش های بعد از کرونا درباره پیشبینی آینده اقتصادی ایران این طور مشهود است که یک میزان انباشت مسائل ایران به حدی است که چشمانداز روشنی برای سیاست و اقتصاد یک یا دو دهه آینده کشور، به سختی متصور است. ایران در چالههای عظیمی (کاهش زیستپذیری محیطزیستی، تحریم، اقتدارگرایی پایدار، عقبماندگی اقتصادی نسبت به رقبای منطقهای، حذف نسبی از روابط تجاری در دنیا و …) افتاده است که به راحتی نمیتوان از آنها خارج شد. ایران «جامعه مسائل حلنشده» شده است. تلخکام باید گفت: ایران، حداقل دو سه دهه سخت، انباشته از عدم قطعیت، و ظرفیت بروز مسیرهای بسیار ناخرسندکننده را در پیش دارد.