رضا رمضانی خورشیددوست :
نمایندگانی که کنار مردم روی خاک می نشستند

دردوران نمایندگی، کوچه ی منتهی به مجلس پر از گروه های مردم بود که از شهرستان می آمدند و با نماینده ی شهرشان در کنارشان، گفت و شنود داشتند. گاه حلقه هایی ده دوازده نفره از مردم را می دیدی که دایره وار روی زمین نشسته بودند و نماینده شهرشان در کنارشان هم نشسته بر خاک. البته این روی خاک نشستن های نمایندگان، بعدها موجب یک بیماری پوستی در بین تعدادی از نمایندگان شد که خود را می خاراندند، ماجرایی دارد.
دردوران نمایندگی، کوچه ی منتهی به مجلس پر از گروه های مردم بود که از شهرستان می آمدند و با نماینده ی شهرشان در کنارشان، گفت و شنود داشتند. گاه حلقه هایی ده دوازده نفره از مردم را می دیدی که دایره وار روی زمین نشسته بودند و نماینده شهرشان در کنارشان هم نشسته بر خاک. البته این روی خاک نشستن های نمایندگان، بعدها موجب یک بیماری پوستی در بین تعدادی از نمایندگان شد که خود را می خاراندند، ماجرایی دارد.

دردوران نمایندگی، کوچه ی منتهی به مجلس پر از گروه های مردم بود که از شهرستان می آمدند و با نماینده ی شهرشان در کنارشان، گفت و شنود داشتند. گاه حلقه هایی ده دوازده نفره از مردم را می دیدی که دایره وار روی زمین نشسته بودند و نماینده شهرشان در کنارشان هم نشسته بر خاک. البته این روی خاک نشستن های نمایندگان، بعدها موجب یک بیماری پوستی در بین تعدادی از نمایندگان شد که خود را می خاراندند، ماجرایی دارد.
این روزها فیلم هایی از فاصله ی برخی نمایندگان مجلس از مردم را می بینیم؛ مانع و رادع دارند و در حلقه ی محافظان در خودروهای کذایی می نشینند؛ زورشان می آید که از مرکب پیاده شوند؛ مردم نمی توانند به ایشان نزدیک شوند. فراموش می کنند که نماینده «کیه» و بی مردم, «هیچ کیه».
در حیرتم که در ۴۴ سال از مجلس اول، چه گذشته که چنین فاصله ها بین اصحاب قدرت و مردم افتاده است.در مجلس اول، نمایندگان مجلس با مردم آمیخته بودند. یادم نمی رود که ۷ خرداد ۱۳۵۹، روز افتتاح مجلس اول بود. خودم را با تاکسی به انتهای جنوبی خیابان کاخ (فلسطین کنونی) رساندم. مردم در پیاده رو نشسته بودند تا نمایندگان را ببینند. من با احتیاط از میانشان گذشتم که نکند پای کسی را لگد کنم.
در دوران نمایندگی، کوچه ی منتهی به مجلس پر از گروه های مردم بود که از شهرستان می آمدند و با نماینده ی شهرشان در کنارشان، گفت و شنود داشتند. اگر تعدادشان کم بود، میهمان ناهار در مجلس بودند. گاه حلقه هایی ده دوازده نفره از مردم را می دیدی که دایره وار روی زمین نشسته بودند و نماینده شهرشان در کنارشان هم نشسته بر خاک. البته این روی خاک نشستن های نمایندگان، بعدها موجب یک بیماری پوستی در بین تعدادی از نمایندگان شد که خود را می خاراندند، ماجرایی دارد.
تعدادی از نمایندگان بعضاً تنها با اتوبوس عمومی در یک صندلی کنار یک مسافر دیگر به شهرشان می رفتند. وقتی مردم می دیدند که نماینده ی مجلس هم مثل خودشان زندگی می کند، احساس می کردند که کشور مال خودشان است. خیلی وقت ها در شهر پیاده و تنها می رفتند که ببینند وضع مردم چگونه است. گاه در یک خیابان یا محله می ایستادند به پرسش یک همشهری پاسخ و توضیح می دادند. در مسجدی نماز می خواندند و گاه در همان مسجد برای مردم حرف می زدند. در آن دوران درگیری و ترور این حضور بی پروا خالی از خطرات نبود، ولی با مردم آمیخته بودن، چشم و گوش به خطرها را بسته بود. این چنین بود که برخی نمایندگان از جان مایه گذاشتند و تصویرهایشان در صحن مجلس نصب شد.
سال ۱۳۶۰ سال پررنجی از درگیری ها بود. یک روز در آن سال در رشت درگیری و نظم شهر خیلی درهم و برهم بود. گفتم شاید بتوانم برای شهر کاری بکنم. پیاده و تنها در شهر می گشتم. در یکی از محلات، تعدادی جوان و نوجوان از یکی از گروه های چپ مرا شناختند، دورم ریختند، مانع رفتنم شدند و می‌گفتند که به اصطلاح مرا دستگیر کرده اند؛ خیال می کردند که نماینده ی شهر طعمه‌ی خوبی باشد و کار بزرگی کرده اند.
گفتند که باید به پایگاه شان بروم. دست خالی بودند، فقط به اعتبار زیادی تعدادشان زور می‌گفتند. مجلس به هر نماینده یک کلت برای دفاع شخصی داده و همراهم بود. اگر مقاومت می کردم و دست به اسلحه می بردم، فاجعه‌ای می شد. اندکی با ایشان حرف زدم که این کارها نادرست است و حتی گفتم من مسلح ام، ولی از اسلحه استفاده نمی کنم، چون شما بچه های این شهر اید، اثر نکرد.

این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید:
Facebook
Print
Email
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

رضا رمضانی خورشیددوست :
نمایندگانی که کنار مردم روی خاک می نشستند
این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید:
Facebook
Print
Email
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

رضا رمضانی خورشیددوست :
نمایندگانی که کنار مردم روی خاک می نشستند

دردوران نمایندگی، کوچه ی منتهی به مجلس پر از گروه های مردم بود که از شهرستان می آمدند و با نماینده ی شهرشان در کنارشان، گفت و شنود داشتند. گاه حلقه هایی ده دوازده نفره از مردم را می دیدی که دایره وار روی زمین نشسته بودند و نماینده شهرشان در کنارشان هم نشسته بر خاک. البته این روی خاک نشستن های نمایندگان، بعدها موجب یک بیماری پوستی در بین تعدادی از نمایندگان شد که خود را می خاراندند، ماجرایی دارد.
این مطلب را برای دوستان خود ارسال کنید:
Facebook
Print
Email
Twitter
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *