هر چه بانک مرکزی از استقلال و قدرت بیشتری برخوردار باشد و دخالت دولت در بانک مرکزی به حداقل ممکن برسد، قطعا قدرت کارشناسی، نظارت و سیاست گذاری در راستای کاهش نرخ رشد نقدینگی و پایه پولی نیز بیشتر میشود.
اگر نرخ رشد نقدینگی و پایه پولی به خوبی کنترل شود، به تبع آن شاهد کاهش نرخ تورم نیز خواهیم بود با افزایش اختیارات بانک مرکزی دلال بازی و فعالیت های سفته بازانه بسیار محدود میشود که این موضوع اثرات قابل توجهی در اقتصاد خواهد داشت.
همچنین با افزایش اختیارات بانک مرکزی میتوانیم بر ناترازی بانکها کنترل جدیتری داشته باشیم یعنی اگر بانکی ناتراز شد، بانک مرکزی بتواند برخورد مناسب با آن بانک متخلف داشته باشد و مکانیزمهایی طراحی کند که اجازه تخلف به بانکها را ندهد.
در حال حاضر بانک مرکزی با مدیریت خوبی که در پیش گرفته، ناترازی بانکها را کاهش داده و به مرور زمان این ناترازیها به حداقل ممکن خواهد رسید.
وقتی که صحبت از استقلال بانک مرکزی میشود منظور این است که این سیاستگذار باید به صورت فراقوهای به فعالیتهای خود بپردازد و به همین دلیل است که هم از مجلس و هم از قوه قضائیه نمایندهای در هیات عالی وجود دارد.
در گذشته دولت به دلیل اختیاراتی که داشت، هرزمان با مشکلی مواجه میشد، دست در جیب بانک مرکزی میکرد و یا اینکه آن را تحت فشار قرار میداد، اما حضور نمایندگان دو قوه در هیات عالی میتواند به استقلال بیشتر بانک مرکزی کمک کند. از طرف دیگر برای بازدارندگی تخلفات بانک ها، بانک مرکزی اختیارات، کمیتهها و هیاتهایی دارد که هر کدام از اینها برنامههایی برای برخورد و بازدارندگی تخلفات بانکها دارند.
افزایش اختیارات موجب خواهد شد تا بانک مرکزی نظارتها را هوشمند کند و همچنین برای کنترل بهتر بانکها سیاست ها، ضوابط و آیین نامههایی را ابلاغ میکند که نتایج کارآمدتری داشته باشد و این موضوع موجب نظم در سیستم مالی کشور خواهد شد.