گمانه زنی های بسیاری در مورد نحوه واکنش متقابل ایران به اسرائیل در خصوص حمله به کنسولگری مطرح است. در این راستا از دید برخی گذر زمان می تواند به ضرر تهران باشد اما با در نظر گرفتن اعلام سطح بالای آمادگی ارتش اسرائیل، طولانی شدن این فرایند می تواند به استهلاک روانی و جسمی نیروهای نظامی این رژیم منجر شود.
به گزارش بهار به نقل از موج ، حسین امیرعبداللهیان در سفری به سوریه، به همراه فیصل مقداد همتای سوری اش، بخش جدید کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران را افتتاح کرد. این اقدام در حالی صورت گرفت که یک هفته پیش از این سفر، اسرائیل ساختمان کنسولگری کشورمان را دمشق هدف قرار داد. در جریان این سفر امیرعبداللهیان تأکید کرد: «رژیم صهیونیستی پاسخ لازم را در ارتباط با این حمله دریافت خواهد کرد.»
در همین راستا، پیرو تکرار «گرفتن انتقام از رژیم صهیونیستی در سخنان مقامات ایران»، بررسی تحلیل ها و گزارش های مندرج در رسانه های عبری زبان مؤید نگرانی شدید مقامات سیاسی و امنیتی اسرائیل است. طبق آخرین اخبار 77 هزار نیروی ذخیره جدید فراخوانده شدند، تمامی نیروهای رزمی ارتش به جز یک لشکر که در جاده موسوم به «نتصریم» از نوار غزه خارج شدند. همچنین گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، اعلام کرد نیروی هوایی در حال تقویت توانمندی های خود است.
این تحرکات در شرایطی صورت می گیرد که کلیدواژه پرتکرار در تحلیلها، سخنرانی ها و اخبار اسرائیلی ها، عبارت «جنگ چندعرصه ای» است. مقامات امنیتی این رژیم بیشتر از قبل از وقوع این نبرد می ترسند، نبردی که به یکباره اسرائیل را از سمت حزب الله در مرزهای شمالی، انصارالله یمن در مرزهای جنوبی، حماس و جهاد اسلامی از نوار غزه، تبادل آتش در مرز جولان، تشدید تنش و درگیری نظامی در کرانه باختری و وقوع ناآرامی در داخل شهرهای اسرائیل توسط اعراب هدف قرار بدهد.
در این فضا، یک تهدید جدی و بزرگ نیز اضافه شده است: «واکنش جمهوری اسلامی ایران به حمله کنسولگری در دمشق». براین اساس اکنون مهمترین موضوع برای اسرائیلی ها این است که واکنش مذکور به چه شکلی خواهد بود؟ در این راستا دیدگاه های مختلفی مطرح است که به واکاوی آن می پردازیم:
یکی از ادعاهای اسرائیلی ها این است که تهران برنامه ای برای حمله به مراکز یهودی و یا سفارتخانه های این رژیم دارد. اما اشتباه این تحلیل در این است که جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ به شهادت سردارانش، غیرنظامیان را هدف قرار نمی دهد. مراکز یهودی در نقاط مختلف دنیا، صرفاً محل اجتماع و یا عبادت یهودیان است. با توجه به اینکه دین یهود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد احترام است و مسلمانان نیز به پیامبر این دین، حضرت موسی، باور دارند، آسیب رساندن به چنین مراکزی هرگز در زمره سیاست های مقامات کشورمان قرار نمی گیرد.
از سوی دیگر سفارتخانه ها و کنسولگری ها مورد حمایت قانون بین المللی «کنوانسیون وین» است. لذا تعرض و یا حمله به این مکان ها نیز اقدامی در جهت نقض این قانون به شمار می رود و می تواند تبعات بین المللی برای یک کشور به همراه بیاورد. این دقیقاً همان کاری بود که اسرائیل بدان دست زد اما به واسطه حمایت گسترده ای که از سمت غرب شامل حال این رژیم می شود، تاکنون واکنش جدی علیه اسرائیل در خصوص نقض این قانون در محیط بین الملل وجود نداشته است. با این حال این موضوع باعث نمی شود جمهوری اسلامی ایران برای تلافی و انتقام، دست به اقدام غیرقانونی و غیرانسانی بزند. بنابراین گزاره هدف قرار دادن مراکز یهودی و یا دیپلماتیک اسرائیل هرگز در دستور تهران نخواهد بود.
اسرائیلی ها ادعا می کنند سپاه پاسداران نقش مهمی در قاچاق سلاح به کرانه باختری دارد تا بتواند جبهه جدیدی را از مرزهای شرقی اسرائیل علیه آن باز کند. نکته مهم در این فرافکنی این است که توجه داشته باشیم ساعاتی پس از حمله به کنسولگری در دمشق، مقامات امنیتی اسرائیل مدعی شدند یک محموله بزرگ قاچاق سلاح و مهمات در کرانه باختری کشف کردند که با حمایت سپاه پاسداران به این منطقه فرستاده شده بود. طبق این ادعا، محموله مذکور از جهت قدرت انفجاری مهمات ها و تسلیحات در نوع خود کم نظیر بوده است.
اما واقعیت امر آنکه جوانان کرانه باختری بارها به اشکال گوناگون اعلام کرده اند آنها حامی گروه های مقاومت جهاد اسلامی و حماس هستند. همچنین آنها در مقاطع مختلف در واکنش به تحولات نوار غزه در کرانه باختری اقداماتی مانند برگزاری تجمعات اعتراضی را صورت داده اند. تسلیح فلسطینی های این منطقه و تأسیس گروه هایی مانند «لانه شیرها» بیش از آنکه متأثر از کمکهای سپاه پاسداران باشد، در نتیجه الگوبرداری از مقاومت نوار غزه است. لذا جوانان کرانه باختری رسماً وفاداری خود را به جهاد اسلامی و یا حماس اعلام کرده اند.
در این میان، تمرکز نیروهای سپاه پاسداران بر تحولات سوریه است و اگر دیدارهایی با اعضای و رهبران جهاد اسلامی و حماس هم در تهران یا دمشق صورت می گیرد، در جهت همفکری در مسیر تحقق آرمان فلسطین است تا تجهیز مردم کرانه باختری. در واقع کرانه باختری بیش از آنکه منطقه نفوذ سپاه باشد، محل گسترش اندیشه های جهاد اسلامی و حماس است. ضمن اینکه واکنش تهران به «حمله مستقیم اسرائیل» در دمشق نمی تواند به نفوذ در کرانه باختری تقلیل یابد. این کار به معنای عدم همپایگی در کنش و واکنش مذکور است.