اقتصاد ایران سالهاست که به عنوان محور اصلی در بیشتر بحثهای عمومی و دولتی مطرح است. اگر کمی دقت کنیم، خواهیم دید که تمامی فعالیتهای دستگاهها و نهادهای کشور، چه کوچک و چه بزرگ، به خزانه دولت ختم میشود.
وجوهی که با تأیید و تصویب مجلس شورا به دولت اجازه داده میشود تا در طی یک سال خرج و هزینه شود، اما در این فرآیند، دو موضوع اساسی مورد غفلت قرار گرفته است: شفافیت بودجه و پاسخگویی دستگاهها به مردم.
روند سنتی برنامهریزی اقتصادی کشور نشان داده که در ماههای پایانی هر سال، لوایح بودجه توسط دولت تدوین شده و به مجلس ارائه میشود تا پس از بررسی، تصویب و مجوز هزینهکرد صادر شود. اما کمبود تدابیر لازم برای شفافسازی نحوه تدوین، توزیع، و گزارش عملکرد بودجه، خلأی اساسی در اعتمادسازی بین دولت و مردم ایجاد کرده است.
تاکنون هر سال میلیاردها تومان بودجه به دستگاهها و نهادهای مختلف تخصیص یافته است بدون اینکه مردم یا حتی نهادهای نظارتی مشخصاً بدانند این مبالغ چگونه، کجا، و برای چه منظوری هزینه شده است. نهادهایی که از بودجه عمومی برخوردار هستند اما عملکردشان در محاق ابهام است، در تحول اقتصادی کشور یک مانع جدی به وجود آوردهاند.
اجازه دهید موضوع را با یک مثال عینی بیان کنیم: فرض کنید یک سال مالی به وزارت راه و شهرسازی ۱۵۰۰ میلیارد تومان برای تکمیل پروژهای نظیر یک بزرگراه تخصیص داده شده باشد. سؤال اینجاست که این مبلغ دقیقاً چگونه و در چه محلهایی هزینه شده است؟ آیا بزرگراه تکمیل شده و به بهرهبرداری رسیده است یا پولها صرف امور غیرضروری و ناکارآمد شدهاند؟
متأسفانه در سیستم موجود، نه گزارش عملکرد مشخصی به مردم ارائه میشود و نه حتی در مجلس نظارت دقیقی برای بررسی جزئیات صورت میگیرد. مشکل کلان این است که بودجههای هنگفتی هر سال روانه دستگاهها میشود اما نحوه هزینهکرد آن، برای مردم و حتی برخی نهادهای ناظر، شفاف نیست.
افشای بودجه عمومی: بخشهایی از بودجه که محرمانه نیستند (مثل کمکهای مالی به نهادهای فرهنگی، پروژههای عمرانی) باید پیش از تصویب به صورت عمومی منتشر شوند. مردم حق دارند بدانند که هر ریال از درآمدهای ملی، کجا هزینه خواهد شد.
گزارش عملکرد نهادهای دریافتکننده بودجه: دستگاهها موظف شوند گزارشی شفاف و مستند از نحوه هزینهکرد بودجه دریافتی در سال گذشته ارائه دهند. باید مشخص شود که هر سازمان یا وزارتخانه برای درخواست افزایش بودجه به چه عملکردی استناد کرده است.
حذف بودجههای ناکارآمد: بسیاری از ردیفهای بودجهای که هنوز هم فعال هستند، میراث دوران جنگ یا بحرانهایی چون کرونا هستند و دیگر کارایی لازم را در شرایط فعلی ندارند. بررسی مجدد این بودجهها میتواند بخش قابل توجهی از منابع را آزاد کند.
پاسخگویی ماندگار: نهادهایی نظیر سازمان برنامه و بودجه و دیوان محاسبات باید سالانه جلسات عمومی برای بررسی بودجه برگزار کنند، جایی که مردم بهطور زنده شاهد جزئیات عملکرد دستگاهها باشند.
بازتعریف اولویتها: بسیاری از بخشها که نیاز به تأمین مالی بیشتری دارند، در بودجه دچار کماقبالی شدهاند؛ برای مثال، بخشهای آموزش، بهداشت و درمان یا محیطزیست. در عین حال بودجه بزرگی صرف نهادهایی میشود که کارایی و ضرورت وجود آنها در شرایط فعلی محل سؤال است.