زهرا زارع، روزنامه نگار
جهانبخش محبی نیا استاد دانشگاه، نماینده ادوار مجلس و سیاستمدار اصوالگرا در گفتگو اختصاصی با روزنامه بهار، سیاست خارجه ایالات متحده دوران ترامپ، وضعیت مذاکرات بین ایران و آمریکا و سفر ترامپ به عربستان را مورد بررسی قرار داده و معتقد است ترامپ در رقابت با چین و روسیه و بدنبال افول قدرت اروپا و مشکلات اقتصادی خود آمریکا بدنبال راهکارهای نوآورانه برای برقراری دوستی های جدید جهت جلوگیری از افول اقتصادی شدیدتر خود آمریکاست و این امر عاملی برای خوشبینی بیشتر نسبت به حصول توافق است.
ارزیابی جنابعالی از سفر ترامپ به عربستان و تحولات منطقه چیست ؟
مسئله خاورمیانه دارای ویژگیهایی است که طبیعتاً توجه جهانیان را تحت هر شرایطی به خودش معطوف میکند و سالیان سال شاید یش از دهها سال است که توجه کشورهای جهانی ابرقدرتها کشورهای اثرگذار اروپا ژاپن چین از دوردست به این منطقه نهفته است مسئله انرژی، ژئوپلوتیک بودن منطقه ، گفتمانهای جدید مذهبی که از منطقه سر درآورده است ، طبیعتاً هر آن این منطقه را به شکل جغرافیای فعال و اثرگذار بر اقتصاد سیاسی بینالملل سیاستهای جهانی و حتی منازعات جهانی میگذارد در این اواخرهم یک کنشگرایی و کنشمندی ایران و آمریکا فضایی به وجود آورده که اگر آمریکاییها و ایرانیها حواسشان به آینده باشد میتواند یک تصویر جدیدی از جهان را در خاورمیانه ارائه بدهد که اعراب ، ترک ها و کشورهای دیگر جهان نسبت به این مسئله نگاه مثبتی دارند البته از اینکه اروپاییان یک مقدار سهم شان را داده نشده و با بیاعتنایی ترامپ مواجهند در واقع یک دل آزردگی دارند اما میانگین واکنش جهانی نسبت به این مراوده دیپلماسی ایران با آمریکا مثبت است و اگر بتوانند آن استقامت و پایداری خودش را در قبال فتنههای کشورهایی مثل اسرائیل و امثالهم حفظ کند میتوان به آینده نگاه جدیدی داشت ، نکته بعدی اینکه این دیدگاه و سناریو یک مقدار آمیخته به گمان خوب نیست سوءظن هم نمیخواهم اسمش را بگذارم بالاخره نئومحافظه کاران در آمریکا و سیستم درونی آمریکا به این باور رسیده که الان هژمونی آمریکا در تقابل با چین ، روسیه و بعضی از کشورها مثل ونزوئلا ،ایران کوبا، کره شمالی و … آسیب های جدی پیدا کرده که با چنین اقتصاد ی به سمت افول میرود سرمایهگذاریهایی که ترامپ در مرحله اول برای نجات آمریکا از این افول انجام داد جواب نداد الان ترامپ با رها کردن اروپاییان و آرایش یک نظم جدیدی از پایداری و برقراری هژمونی آمریکا بر پایه عمل میکند و طبیعی است که در ارتباط با روسیه و خلق دوستان جدید به ویژه در مناطق جدیدی از جهان طبیعی ست که یک نوآوریهایی را میخواهند انجام بدهند و این مسئله را باید جامعه جهانی جدی بگیرد من تصور می کنم بعضی از کشورهای رقیب آمریکا در سیاست جهانی نسبت به این بخش از عملکرد ترامپ و مجموعه یارانش در کاخ سفید آن توجه لازم را ندارند و بیشتر متوجه رفتارهای پوپولیسم و فردی و جاه طلبانه ترامپ میخواهند مسائل جهانی را تجزبه و تحلیل کنند، نکته بعدی که به ذهنم میرسد این است که ما درآینده بسیار نزدیک مجبوریم برای نجات خاورمیانه یک کپی برداری از اروپا انجام دهیم یعنی همانطور که اروپا با آلمان انگلیس و فرانسه دارد اداره میشود و کشورهای دیگر در محدوده نگاه این سه کشور برای مدیریت آمریکا طرح و برنامه میریزند که وارد نظام بینالملل خاورمیانه هم برای رسیدن به یک ثبات و پایداری مجبور است که خودش را در محدوده ایران، عربستان وترکیه تعریف بکند و کشورهای دیگر که همان نقش واقعی کشورهای اروپایی را پیدا بکنند ،در این راستا امریکاییها ، روسها ، چینیها هم دنبال یک حکمرانی منطقهای مطمئنی هستند که طبیعتاً آن را تست خواهند کرد هرچند که ظاهر کار تحکیم روابط توجه آمریکا به مسئله انرژی و دلجویی از دوستان قدیمی و پایبندی به اتحاد طولانی مدت است که از نیم قرن بیشتر که در حال عبور است ، که من این بخش ظاهر را ساده و سطحی فریبنده دیپلماسی میدانم ، البته بخشی ازهزینه برقراری امنیت مورد نیاز آمریکا را به طور غیر مستقیم کشورهایی میدهند که مدتی خودشان را زیر پای آمریکا فدا کرده و حیثیت مذهبی و قومی و جغرافیایی خودشان را معامله کردند
طی یک ماهه اخیر مذاکرات ، حرفهای متناقض زیادی از ترامپ شاهد بودیم از برچیدن تاسیسات اتمی تا غنی سازی محدود، آیا این حرف های بخاطر جریان نومحافظه کار و جنگ طلب داخل امریکا ست یا شخصیت خاص خود ترامپ است؟
ترامپ یک آدم تقریباً جلبی است و سیاست روابط بینالملل را زیر مجموعه تجارت میداند طبیعی ست که برای رسیدن به اهداف خود، زمان را هم کم میداند و سه سال بیشتر وقت ندارد ، به این نکته هم باید توجه کرد ترامپ مرد هر روز است ، ترامپ فرزند لحظههاست و این گفتارها که وجه گفتمانی هم در امریکاپیدا کرده است هم بخشی از منتقدین و هم بخشی از نیروهای تحت فرمان خودش را میخواهد شارژ و تقویت کند تا تحت فرمان خودش قراردهد و از سوی دیگر بین فرکانسهایی که بین دوستان و دشمنانش در سطح جهان هست را میخواهد توازنی به وجود بیاورد
سیاست خارجی در حال حاضر برای رئیس جمهور آمریکا سیاست رام و شناخته شده وفرمان پذیری نیست بر همین اساس ما بیشتر از این در وجود ترامپ شاهد تناقضگویی خواهیم بود و در عین حال تناقضگویی بخش عمدهای از رفتار و گفتار رهبران جهانی را به خودش اختصاص داده و الان کمتر رهبری در دنیاست که به خاطر پیچیدگیهای نظام بینالملل و مشکلاتی که وجود دارد بتواند نسبت به صدق در گفتار در مدت زمان واریانسی را از خود نشان ندهد و طبیعی است که ما شاهد این افت و خیزهای بسیاری از ایشان خواهیم شد تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان ، کردارو گفتار ترامپ فراتر از این گزارههایی که مطرح میکند میتواند توسط دستگاه دیپلماسی ما مورد بازخوانی و بررسی و مراقبت بیشتری باشد و نیت اصلی ایشان از لابلای این مسائل در بیاید در واقع وزارت امور خارجه یک مقدار در حوزه بازخوانی رفتار رهبران جهانی با کمک ابزارهای نوین مثل هوش مصنوعی و تحلیلهای جدید گفتمانی نیاز به تقویت و پشتبانی دارد
اگر امریکا بنا را بر این بگذارد در ایران نباید غنی سازی اتفاق بیفتد واکنش ایران چه خواهد بود؟
هرگز آمریکا این رفتار مطلق گرایانه را در پیش نخواهد گرفت آمریکاییها وقتی تن به مذاکره میدهند هرچند درمذاکره ما باید توجه به خُلف وعده آمریکاها و احتیاط لازم را داشته باشیم اما ظاهراً گفتار آنها چه بسا در درگیرنده محدودههای مطلق در حوزه هستهای و استفاده حتی زیر ۳ – 5/3 درصد غنی سازی باشد اما مطلق در دوران ابزاردیپلماسی این نوع خشونتهای کلامی قاعدتاً لانه و آشیانه ندارد آنها در بین خودشان حتماً یک نوع غنی سازی برای ایران تعریف کردهاند بدون تعریف غنی سازی ورود آمریکا به مذاکره ، غیر از وقت کشی و شدت بخشیدن به فاصله بین ایران و آمریکا چیز دیگری را عاید نخواهد کرد .
آمریکاییها با توجه به نظم نوین و جدید و با توجه به چند قطبی جهانی به ویژه تحولات خاورمیانه و با توجه به تغییرو تحولات در حوزه ارزشهای خود آمریکاییها به وجود آمده سراغ انجام مذاکره با ایران آمدهاند و طبیعی است اگر موضوعات هستهای سر و سامان پیدا کند آمریکاییها نیازهای سرکوب شده خود در این ۴۵ سال را ردیف خواهند کرد که بتوانند از طریق روابط منطقی و معقول تعریف بکنند برای این کار فکر میکنم با سران کشورها عربی و حتی اسرائیلیها نیزصحبت کردهاند هرچند این توافق لازم را با هم پیمانان خودشان کسب نکردهاند اما یک اجتناب ناپذیری دو طرفهای دامنگیر ایران و آمریکا شده که مسئله مذاکره وتعمیم آن را در یک بازه زمانی مناسب خود به خود بر طرفین تحمیل خواهد کرد
آیا ممکن است تعهداتی به این تحمیل شود که هیچ امتیازی برای ایران نداشته باشد؟
قطعا اینگونه نخواهد بود طرفین هم در حد منطقی تعهداتی را خواهم پذیرفت که در نگاه اولیه هیچ کدام خوشایند نیست اما توجه به پیامدهای آن میتواند برای دو کشور منافعی را به وجود بیاورد که آن منافع یک مقدار فاصله گرفتن از آنها را سنگین خواهد کرد و دو کشور را به سمتی خواهد برد که لااقل در این مذاکره دنبال مشاجره ، مسدود کردن روابط نباشند وهرگزبه مفهوم اینکه یک رابطه برد و باخت را حاکم کنند نخواهد بود و شرایط جهانی و حتی شرایط داخلی هر دو کشور این اجازه را نخواهند داد که شرایط مذاکره بازنده برنده داشته باشد
پشت پرده رفتارهای اروپا خصوصا موضعگیری اخیر فرانسه در هفته های اخیر چیست ؟
اروپا در شرایط بسیار بدی به سر میبرد ، الان اروپا به اصطلاح قوچ گله را از دست داده و در حیرت و سرگردانی فرو رفته و هیچگاه به این شکل پیچیده و مرموز و بسیار آنی کلاه برسر اروپاییها نرفته بود. اروپاییها بعد از جنگ جهانی دوم سالیانی درازی عادت کرده بودند که با اتکا به آمریکا ، سیاست خارجی خود را پیش ببرند وهرگز چنین رفتاری را توقع نداشتند الان آمریکا دچارمشکلات اقتصادی خودش است تعریف درحوزه امنیت دسته جمعی و حوزه بینالملل و حتی حوزه ناتو یک تعریف مشخصی از امنیت را در حال حاضر ندارند و به غیر از التیماتوم ، بدون شک آمریکاییها دست خالی اند و کاری نمیتوانند انجام دهند طبیعی است برای حفظ ابهت و سنگینی هزینه های اروپا ، سالیان سال باید تلاش بکنند تا بتوانند فوبیای سیاست را که الان در آمریکا و اروپا حاکم شد بتوانند آن را درمان بکنند اروپا از مدار تاثیر و تاثرات ویژه و برجسته از جهان فاصله گرفته ودرقطب چین روسیه آمریکا و حتی هند گم خواهد شد باورم بر این است که حتی اروپا به عنوان قطب پنجم هم با لکنت زبان و با اوتیسم در واقع نظامی مواجه خواهد شد
یک گردبادی از راه رسیده و ناگهان اروپا را در یک تاریکی فرو برده برای نجات از این ظلمت رئیس جمهوری در حد مکرون و نخست وزیر انگلیس و صدر اعظم آلمان کوچکتر ازآنند که بتوانند این وضعیت و بحران را مدیریت بکنند
آمریکا رهبران و بزرگان خودشان را از دست داده و الان در تله خودبینی و طرح نئو محافظه کاران گیر افتاده و به همین راحتی هم نمیتواند خودش را از این تله برهاند
آیا حملات حوثیها یمن می تواند بر روند مذاکرات تاثیر بگذارد؟
حتما اثرگذاراست حتی اگر در ظاهر امر طرفین بخواهند آن را نادیده بگیرند بدون شک نادیدن آن یک خود فریبی به حساب میآید شرایط خاورمیانه حتی سقوط بشار اسد ، فعل و انفعالات ترکیه ، شرایط عراق ، شرایط یمن و شرایط همه کشورهای خاورمیانه و خلیج فارس بر مذاکره اثرگذار است و طبیعی ست که بخشی از این رفت و آمدها از سوی مسئولین آمریکایی و ایرانی به کشورهای پیرامونی برای محدود کردن و یا بسط دادن به آن دست دلبازیها واز سویی کمبودهایی است که طرفین خواهند داشت و حتی مناقشه پاکستان و هندوستان بر هر نوع مراوده بین المللی درمنطقه تاثیرات خود را خواهد داشت.