پادشاهی عربی سعودی برای دومین بار از آغاز جنگ غزه میزبان نشست اضظراری سازمان همکاری کشورهای اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض است. در این نشست تاریخی سران کشورهای اسلامی- عربی علاوه بر محکوم کردن کشتار مردم نوار غزه و انتقاد از سیاستهای دوگانه غرب، خواستار برقراری فوری آتشبس و ارسال کمکهای بشردوستانه به باریکه غزه شدند. به عقیده کارشناسان نشست ریاض نشان دهنده بازگشت مجدد مسئله فلسطین به صدر مسائل جهان اسلام است.
محکومیت جنایات جنگی اسرائیل در غزه، توقف جنگ، پایان محاصره، انتقاد از سیاستهای دوگانه غرب، ضرورت ارسال کمکهای بشردوستانه و لزوم دستیابی به راهوحلی پایدار برای مناقشه فلسطین فصل مشترک صحبتهای سران کشورهای اسلامی در نشست اضطراری سازمان همکاریهای اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض بود. پادشاهی عربی سعودی در حالی میزبان دومین نشست اضطراری سازمان همکاری اسلامی برای بررسی آخرین تحولات میدانی در نوار غزه شده که ارتش رژیم صهیونیستی علاوه بر تداوم بمباران نوار غزه، در حال پیشروی تدریجی در عمق خاک این منطقه و تلاش برای یافتن اماکن و استعدادهای نظامی حماس است. در چنین شرایطی این سوال در میان تحلیلگران مطرح میشود که آیا واقعا این نشست میتواند گامی مثبت برای علام آتش بس و پایان جنگ باشد؟ آیا دولتهای مدعی حقوق بشر همصدا با جهان اسلام خواستار توقف نسل کشی و جنایات جنگی در باریکه غزه خواهند شد یا خیر؟ در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به واکاوی اهداف نشست سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در عربستان سعودی بپردازیم.
نخستین هدف از گردهمایی سران کشورهای اسلامی در سرزمین وحی ارسال هشداری «بازدارنده» به اسرائیل و قدرتهای غربی است. با گذشت سیوشش روز از آغاز جنگ غزه، آمریکا و تروئیکای اروپایی نه تنها هیچ اقدام عملی برای پایان یافتن جنگ علیه غیرنظامیان فلسطینی انجام ندادند بلکه از آن حمایت نیز کردند. نقطه تاریک این نمایش ضد انسانی حمایت تلویحی غربیها از کشتار غیرنظامیان به عنوان نتیجه «طبیعی» جنگ است! در میان رهبران کشورهای اسلامی کمتر کسی از استانداردهای دوگانه غرب در قبال بحران فلسطین به راحتی عبور کرد. در حالی که واشنگتن- بروکسل تمام جهان را مجبور به موضع گیری علیه روسیه و عملیات نظامی این کشور در خاک اوکراین کردند، آمریکاییها هرگونه درخواست برای آتشبس بشردوستانه پایدار در غزه را غیرقابل قبول میدانند! در چنین شرایطی انتشار بیانیه مشترک و به گوش رسیدن صدایی واحد از جهان اسلام میتواند انگیزه واشنگتن برای پایان یافتن این جنگ نابرابر را افزایش دهد.
دیگر هدف این نشست، ایجاد سایه تحریم علیه رژیم صهیونیستی است. ابراهیم رئیسی به عنوان نماینده ایران علاوه بر آنکه خواستار رفع محاصره نوار غزه شد از کشورهای اسلامی خواست تا به هواپیماهای اسرائیلی اجازه عبور از آسمان منطقه را ندهند. رئیس جمهور ایران همچنین با اشاره غیر مستقیم به برخی کشورهای مسلمان که جز تامین کنندگان اصلی نفت اسرائیل هستند، خواستار توقف صادرات انرژی به سرزمینهای اشغالی شد. مطرح شدن دوباره ایده تحریم اسرائیل از سوی ایران یادآور تحریم اسرائیل و کشورهای غربی در جریان جنگ 1973 و افزایش تاریخی قیمت انرژی و تورم افسارگسیخته در بازارهای جهانی است. با آنکه کشورهای حاشیه خلیج فارس و جمهوری آذربایجان به عنوان تولیدکنندگان اصلی انرژی در منطقه از اراده کافی برای همراهی با این ایده برخوردار نیستند اما این امکان وجود دارد که در صورت تداوم جنگ مسئله تحریم اسرائیل به شکل مرحلهای و گامبهگام مطرح گردد. تاکید تمیم بن حمد آل الثانی بر ضرورت اقدامات بازدارنده علیه تلآویو نشان دهنده تقویت انگیزه کشورهای اسلامی برای تنبیه رژیم صهیونیستی به دلیل جنایات گسترده علیه مردم نوار غزه است.
برخلاف بدبینیهای موجود در فضای تحلیلگران اما نشست ریاض میتواند پیامدهای سیاسی- امنیتی مهمی در روند توقف ماشین جنگی اسرائیل و اعلام آتشبس در نوار غزه داشته باشد. با وجود روابط حسنه برخی کشورهای منطقه با اسرائیل اما محکومیت گسترده اقدامات صهیونیستها از سوی سران کشورهای اسلامی موجب افزایش هزینه عادی سازی روابط با تلآویو خواهد شد. به عبارت دیگر محکومیت کشتار بیش از 10 هزار زن و کودک ساکن نوار غزه از سوی سران کشورهای اسلامی- عربی به معنای بازگشت مجدد مسئله فلسطین به صدر مسائل جهان اسلام است. در چنین شرایطی کشورهایی همچون امارات، بحرین و مراکش مجبور خواهند شد تا سطح روابط با اسرائیل را کاهش داده یا حداقل این روابط را به صورت پنهانی دنبال کنند. در سطحی پایینتر کشورهایی مانند عربستان سعودی که به صورت پنهانی پرونده عادی سازی روابط با اسرائیل را از کانال واشنگتن دنبال میکردند نیز تحت تاثیر فضای افکار عمومی این پروژه را در کوتاه مدت دنبال نخواهند کرد.
دومین نتیجه نشست سران کشورهای اسلامی در ریاض به خطر افتادن طرحهای بلند مدت آمریکا در مسیر رقابت ژئواستراتژیک با چین و روسیه است. اگر واشنگتن به عنوان حامی «شماره یک» اسرائیل نتواند جلوی فاجعه انسانی در غزه را بگیرد، ادغام رژیم صهیونیستی در نظم امنیتی خاورمیانه و آغاز به کارگیری ابر پروژه «هند- عرب- مدیترانه» سالهای به تاخیر خواهد افتاد. علاوه بر این تشدید اوضاع انسانی در غزه، انگیزه گروههای مقاومت برای تشدید حملات علیه پایگاههای آمریکایی در سراسر منطقه را افزایش خواهد داد. در چنین شرایطی کشورهای عربی ترجیح خواهند داد که دیگر میزبان اشغالگران آمریکایی نباشند و در روندی بلندمدت به سمت اتحاد راهبردی با قدرتهای نوظهور نظام بینالملل همچون چین، هند، روسیه، ترکیه و حتی ایران حرکت کنند. به خطر افتادن اعتبار آمریکا در میان کشورهای عربی زمینه کاهش حضور نظامی- امنیتی سنتکام در منطقه منا را فراهم خواهد کرد.