پنج سال پیش بود که سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده مبارزه با تروریسم در منطقه، در یک اقدامی تروریستی و مغایر با همه عرفهای پذیرفته شده جهانی در یک اقدام سخیف و بزدلانه به دستور رئیس جمهور آمریکا ترور و به مقام شهادت که همواره در جستجویش بود نائل آمد. مراسم تشییع جنازه عظیم همواره در تاریخ ایران عزیز خواهد ماند. چه چیزی اورا چنین محبوب دلها ساخته بود؟ چرا مردم از هر طیف و هر جناحی سوگوار از دست دادن سردارشان بودند. او شخصیتی خاص در سیاست ایران بود. آنچه شهید قاسم سلیمانی را متمایز می کند تا محبوب دل هر ایرانی از هر طیف و سلیقه و جناحی باشد مرام و مسلک او بود. مردی که منافع ملی را خوب درک می کرد و فهم عمیقی از مادلات داخلی و منطقه ای داشت. رفتاری معتدل، مهربانانه و اخلاق مدار با داخلی ها و رویکردی جدی برای حفاظت از کیان کشور در مقابل هر تهدیدی داشت.
در معادلات سیاسی کشور نمی توان او را به یک حزب یا جریان سیاسی متصل کرد. او همه طیفها و سلایق داخل کشور را به رسمیت می شناخت و در دایره خودی ها قرار می داد. اهل تعامل بود و به مصلحت کشور می اندیشید و به آن نیز عمل می کرد. نه چپ بود نه راست، نه اصولگرا بود نه اصلاح طلب. با هر دو طیف روابط نزدیکی داشت هر جا که لازم بود حضور موثر داشت و هرجا لازم می دید تواضع به خرج می داد. نه به دنبال قدرت بود و مال اندوزی و نه زندگی اشرافی آنچنانی داشت. با مردم بود و عین مردم. به جای درگیری های سیاسی و باندی داخلی برعکس همواره حلقه اتصال و آشتی بود.
کمتر موضع گیری می توان از او در یک جا دید که بوی سیاسی کاری از آن به استشمام برسد صادقانه حرف می زد و بیش از آنکه حرف بزند ، عمل می نمود. هرگز وسوسه قدرت او را فریب نداد، سعی کرد که همواره بیش از آنکه بدنبال تبلیغ خود و رسانه ای شدن گردد در میدان خدمت گذاری حضور داشته باشد. بی ریا بود. شاید مخالفانی هم داشت اما همین بی ریا بودن و صداقت او بود که مخالفانش نیز به او احترام می گذاشتند.
شهادت او نیز اما شهادتی پر معنا بود. مردی این چنین بزرگ می بایست شهادتی این چنین پر معنا را نیز با خود داشته باشد. زمانی که دنیا درگیر داعش بود و حتی شهروندان عادی در کشورهای دوراز منطقه نیز نگران داعش بودند و خیمه سیاه آن بر منطقه سایه افکنده بود و جهان شاهد سر بریدن ها و خشونت های عریان این گروه مخوف بود
حاج قاسم سلیمانی فرماندهی بزرگ در مقابل این گروه تروریستی شد. حتی نیروهای اعتلاف به رهبری آمریکا، نیروهای حزب الله لبنان و ارتش سوریه و عراق نیز در بسیاری مواقع دست به دامان این استراتژیست بزرگ جنگی شدند. وقتی که شهرها و روستاهای عراق و سوریه یک به یک سقوط می کردند حضور حاج قاسم سلیمانی با تاکتیکهای خاصی که مبتنی بر توان و بسیج نیروهای مردمی بود ورق را برگرداند.
چیزی تا فتح دمشق و کاخ ریاست جمهوری نمانده بود، داعش از طرف دیگر داشت خود را برای فتح بغداد آماده می کرد و مقاومتهای ارتش این کشورها نه تنها جواب نمی داد، بلکه تا داعش اعلام حمله می کرد پا به فرار می گذاشتند. از سوی دیگر شاهد سر بریدن اتباع اروپایی و آمریکایی در کلیپ های منتشر شده از سوی این گروه نیز بودیم به هیچ کس رحم نمی کردند.
زن، بچه، غیر نظامی، اروپایی، ایزدی، سنی، خبرنگار، امدادگر و … همه را سر می بردیدند و با تاکتیک ایجاد رعب به گسترش مناطق خود می پرداختند.هر روز وحشتی بیشتر مردم جهان را فرا می گرفت. همه از خشونت عریان این گروه حرف می زدند. تروریسمی که داشت در منطقه و جهان جولان می داد و هیچ قدرتی هم توان مقابله کامل با آن را نداشت. در این زمینه و زمانه بود که او تشکیلاتش را آماده ساخت، با کشورها و نیروهای همپیمان مانند یک دیپلمات برجسته هماهنگی های لازم را صورت داد و همه را حول یک محور متحد ساخت.
به عبارتی فرماندهی همه نیروهای حاضر در مقابل با این گروه را بر عهده گرفت. حتی برخی نظامیان آمریکایی نیز اعتراف می کردند که قاسم سلیمانی بود که با هوش استراتژیک خود مبارزه با تروریسم داعشی را در همه جبهه ها هدایت می کرد. حتی به اعتراف خود آمریکائیها به طور غیر مستقیم آنها را نیز در جبهه مبارزه با داعش هدایت می کرد. از همان روزها بود که پیروزی های داعش متوقف و شکستهایش آغاز شد.
او در عراق و سوریه نه تنها از جان غیر نظامیان دفاع می کرد بلکه جان نظامیان و شهروندان کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیاری را نیز نجات داد. او بود که آرام آرام صحنه گردان حذف داعش از منطقه و جهان شد و با حضور بی ادعای خود در خط مقدم، بالاخره تروریسم مخوف منطقه را از پا در آورد و از صحنه روزگار محو کرد و خودش در نامه ای پایان داعش را به ایرانیان و جهانیان اعلام کرد.
اما نکته تلخ ماجرا این است. مردی که جان نظامیان و شهروندان آمریکایی و اروپایی بسیاری را نجات داده بود و به اعتراف ناظران ، فرمانده اصلی مبارزه با تروریسم داعشی بود از سوی همان ها، متهم به تروریست بودن شد. چه پارادوکس تلخی، مرد میدان مبارزه با تروریسم به ترویست بودن متهم می شود و از طرف افرادی که جانشان را مدیون رشادتهای او بودند مورد ترور قرار گرفته و به شهادت نائل می گردد.
اما این مرام و مسلک حاج قاسم، این اعتدال در رویه و پرهیز از باند بازی های سیاسی، بینش عمیق او، مصلحت سنجی و خردگرایی، مردم داری و ساده زیستی، در کنار دلشوریدگی به منافع ملی کشور وهمچنین تواضع و فروتنی اش باعث گردید که او برای همیشه به عنوان یک قهرمان ملی در تاریخ ایران عزیز ماندگار گردد.