منابع انسانی در دنیای امروز به یکی از مؤلفههای پایداری سازمانها، خصوصاً سازمانهای متوسط و بزرگ تبدیل شده است چراکه با مدیریت سرمایه اصلی هر سازمان، یعنی همان نیروی انسانی سروکار دارد و میتواند برای سازمان مزیت رقابتی پایدار ایجاد کند. اهمیت منابع انسانی در سازمانها تنها به مواردی همچون مصاحبه و استخدام محدود نمیشود؛ بلکه این تخصص نقش اساسی در تمامی فرآیندهای یک کسبوکار دارد و میتواند با حفظ نیروی انسانی با تجربه، به بقاء، پایداری و رشد و سودآوری آن کمک شایانی نماید. چراکه تجربه نیروی انسانی در قلب موفقیت هر سازمان قرار دارد و همه چیز از رضایت جامعه هدف تا عملکرد سازمان، حفظ و بقا را تحت تأثیر قرار میدهد. تجربهای که نیروی انسانی در هر سازمانی دارد به اندازه تجربه جامعه هدف، اهداف سالانه و برند کارفرما مهم است. در واقع، تجربه نیروی انسانی، تأثیر مستقیمی بر همه این عوامل موفقیت دارد.
سازمان تأمین اجتماعی به عنوان بزرگترین سازمان ارائه دهنده بیمههای اجتماعی در ایران، نیز یکی از سازمانهایی است که میبایست جهت حفظ، پایداری و همچنین ایجاد مزیت رقابتی، نیروی انسانی، مدیران و کارشناسان باتجربه خود را حفط کند، اما بر اساس شنیدهها، هیئت امنای تأمین اجتماعی و صندوقهای تابعه اخیراً مصوبهای را به سازمان ابلاغ کرده که طبق آن صدها نفر از مدیران و کارشناسان حوزههای تعاون و اجرایی که به حالت تعلیق درآمدهاند و فاقد پست سازمانی و به عبارتی ستارهدار هستند، باید وضعیت آنها تا پایان بهمن ماه تعیین تکلیف شوند و بایستی یا از سازمان جدا شوند و یا با تنزل شدید شغلی در شعب و سایر ادارات سازمان مشغول به کار شوند.
وقتی به مجموع کارکنان ستارهدار توجه میکنیم، با کمال تأسف با کوهی از تجربه و دانش و سوابق درخشان مواجه میشویم که به دلیل مدیریتهای ناکارآمد و بعضاً جناحی و سیاسی کنار گذاشته شده و مدتهاست که بلاتکلیف رها شدهاند. از طرف دیگر برای جایگزینی این نیروها، افرادی به اشکال مختلف از بیرون به سازمان وارد شدهاند که اغلب هیچ آشنایی با سازمان و وظایف تخصصی آن نداشتهاند که آثار آن در عملکرد آنها کاملاً مشهود است.
اینکه امروز مشاهده میشود تراز مالی سازمان به لحاظ منابع – مصارف به شرایط بحرانی رسیده و برای جبران آن از بیمهشدگان هزینه میکنند و سن و سابقه را افزایش میدهند و از بسیاری از تعهدات شانه خالی میکنند، بعضاً ناشی از این تفکر حذفی است که متأسفانه سبب شده که کار به کاردان سپرده نشود. در این میان نیز، نهادهای نظارتی هم چشمان خود را به روی این اتفاقات بستهاند و گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
سازمان تأمین اجتماعی یک سازمان اقتصادی و اجتماعی است که وظیفه دارد تعهدات بین النسلی را بر اساس منطق اقتصادی، اجتماعی و محاسبات بیمهای اجرا کند. متأسفانه انتصابات در تأمین اجتماعی نشان میدهد که گروهی خاص از برخی تفکرات و جناحهای سیاسی بر این سازمان حاکم شده و پستهای کلیدی، مدیریتی و کارشناسی به افرادی سپرده شده است که اغلب کوچکترین تجربه و دانشی در حوزه مرتبط ندارند و تصمیمات آنها باعث نابودی منابع و سرمایههای سازمانی شده است و زمانی که به آنها نیز نقدی وارد میشود، برآشفته میشوند و از هر ابزاری برای سکوت منتقدان استفاده میکنند.
جامعه کارگری نسبت به حفظ، بقا و اقتدار حیات سازمان تأمین اجتماعی که وظیفه خدمترسانی به ۴۵ میلیون انسان را عهدهدار است، حساس میباشد. لذا ما هشدار میدهیم که مدیریت کلان سازمان تأمین اجتماعی به سرمایههای انسانی و ارزشمند سازمان که حاصل دهها سال کار، تجربه و دانش اختصاصی در حوزه سازمان میباشد، توجه کرده و این گونه نسبت به این سرمایههای انسانی جفا نکند. متأسفانه هیئت امنای سازمان هم با این خطای نابخشودنی همراه شده و ما از شرکای اجتماعی انتظار داشته و داریم که با این گونه رفتارها همراه و همسو نشده و واکنش مناسب نشان دهند. همچنین از نهادهای نظارتی توقع داریم عندالاقتضا نسبت به این گونه حوادث از خود واکنش نشان دهند و از وقوع چنین اتفاقاتی جلوگیری کنند تا با حفظ نیروهای ارزشمند و متخصص به ماندگاری سازمان تأمین اجتماعی و خدمات دهی به جامعه هدف، بیفزاییم.